انواع روشهای برقراری ارتباط با کودکان
دیده میشود که والدین شیوههای متفاوتی را برای ارتباط با کودکان خود به کار میبرند. این شیوههای مختلف مطمئناً نتایج مختلفی را به بار میآورند و از این لحاظ که آیا ارتباط مناسبی هستند یا خیر، قابل بحث میباشند. با اینکه هر یک از والدین میتوانند روشهای متعددی در این زمینه داشته باشند، اما همه آنها را در چهار دسته میتوان طبقه بندی کرد. این دسته بندی بر اساس دو ویژگی مهم در ارتباط با کودک (محبت و قاطعیت) صورت میگیرد.
والدین قاطع و محبت کننده
این دسته از والدین آن هایی هستند که قاطعیت در کلام و گفتار دارند. بدون دلیل کاری را انجام نمیدهند و وقتی دلیلی برای انجام کاری وجود داشته باشد با قاطعیت آن را انجام میدهند. یا برعکس، اگر دلیلی منطقی وجود نداشته باشد با قاطعیت از انجام آن خودداری میکنند و تسلیم خواستههای کودک نمیشوند. آنها در عین قاطع بودن، صمیمی و با محبت نیز هستند. به خواستههای کودک به صورت متعادل توجه دارند و از اینکه تمام خواستههای کودک را برای ساکت کردن او بپذیرند خودداری میکنند. فرزندان این والدین با اینکه محبت و صمیمیت زیادی از والدین خود دریافت میکنند لوس بار نمیآیند.
مثال: علی پسری ۴ ساله است.او چند دقیقه پیش یک بستنی بزرگ خورده است. با این حال یک بستنی دیگر از مادرش میخواهد. مادر احساس میکند که خوردن بستنی زیاد برای سلامت او خوب نیست. بنابراین تقاضای او را با گفتن این جمله که <عزیزم همین حالابستنی خوردی، فردا یکی دیگر برایت میخرم.> پاسخ میدهد. علی پاهایش را به زمین میکوبد و بستنی میخواهد. مادر مجدداً با همان لحن خوب و صمیمی برایش توضیح میدهد. علی قبول نمیکند و شروع به داد و بیداد میکند. مادر با حفظ قاطعیت خود و تسلیم نشدن در مقابل علی، ناراحتی خود را با یک اخم کوچک در چهره نشان میدهد.
علاوه بر این علی قبلاهم یاد گرفته است که با این شیوهها نمیتواند نظر مادر را تغییر دهد. از او میپرسد: فردا برایم بستنی میخری؟ چنین مادرانی کار تربیت کودک را با محبت و پذیرش جلو میبرند و از تنبیه بدنی خودداری میکنند و از شیوههایی مانند قطع کوتاه محبت (مثل اخم و نگاه تنبیه آمیز) برای تنبیه استفاده میکنند.
والدین قاطع و طرد کننده
این دسته از والدین با وجود قاطعیت زیادی که دارند فاقد محبت و صمیمیت هستند. آنها در رفتار و گفتار خود چندان پذیرش و صمیمیتی از خود نشان نمیدهند. به عبارتی دیکتاتورماب هستند، سختگیر و خشک و خشن میباشند. ممکن است از تنبیههای شدید هم استفاده کنند. کودکان این والدین نیز با اینکه یاد گرفتهاند به هیچ طریق قادر به تغییر نظر والدین خود نخواهند شد، اما همیشه احساس خلاء عاطفی میکنند. این کودکان یا مثل والدین خود طرد کننده، سرد و خشن بار میآیند یا شدیداً نیازمند محبت خواهند بود. چنین شیوه ارتباطی عواقب وخیمی برای کودک میتواند داشته باشد. چنین کودکانی اختیار، عزت نفس و اعتمادبه نفس کافی ندارند. در مثال فوق، مادر قاطع و طرد کننده بدون اینکه توضیحی به کودک بدهد از تسلیم شدن در مقابل او خودداری کرده و از تنبیه استفاده میکند.
والدین با محبت و فاقد قاطعیت
این والدین شاید به همان اندازه والدین قاطع با محبت به کودکان خود محبت میکنند اما قاطعیت کافی ندارند. به طوری که با کوچکترین اصرار و پافشاری تسلیم کودک میشوند. رفتارهای خود را زود تغییر میدهند و شیوه تربیتی و ارتباطی ندارند. این کودکان یاد میگیرند که با کمی اصرار میتوانند پدر یا مادر را راضی کنند. در مثال گفته شده، مادر با محبت و فاقد قاطعیت ممکن است با وجود عدم رضایت خود، بستنی دوم و سوم را نیز برای کودک بخرد.
والدین فاقد قاطعیت و طرد کننده
این دسته از والدین نه قاطعیت دارند نه محبت. معمولاکودکان را به حال خود میگذارند. بر شیوههای تربیتی پایبند نیستند و بسیار سهل گیر هستند. توجهی به نیازهای کودک چه جسمی و عاطفی ندارند و عمدتاً به دنبال نیازها و خواستههای خود هستند. این کودکان یاد میگیرند روی والدین خود حساب نکنند. دارای آزادیهای مطلق هستند و سرخود بار میآیند.
کدام شیوه ارتباطی مناسبتر است؟
باید توجه داشته باشیم که قاطعیت و محبت و تعیین میزان آن در ارتباط با کودک اهمیت بسیار دارد. درجاتی از قاطعیت همراه با محبت برای ارتباط با کودک ضروری میباشد. به طوری که سالم ترین فرزندان را گروه والدین قاطع با محبت پرورش میدهند. این کودکان اعتماد به نفس بالایی دارند و قدرت منطق و استدلال آن ها در کنار تأمین شدن نیازهای عاطفیشان رشد پیدا میکند. آنها یاد میگیرند باید برخی خواستهها را بنا به دلایلی به تأخیر انداخت. همچنین این کودکان در کنار محبتی که از والدین خود دریافت میکنند، میدانند که قاطعیت پدر و مادر به معنی فقدان محبتشان نسبت به آنها نیست.