سرگذشت جنبش مونته سوری

مؤلف: گیتا موللی

کودک تنها از راه تجربه محیط پیرامون خویش است که در رشد و تحول می‌یابد؛ و ما تجربه را کار با کودک می‌نامیم.

در حدود ۱۳۰ سال پیش، زنی متولد شد که از بسیاری جنبه‌ها جلوتر از زمان خود حرکت می‌کرد. ماریا مونته سوری ۱ در سال ۱۸۷۰ در شهر چیار اوال ۲ در استان انکونای ۳ ایتالیاتولد شد. هنگام فرغ التحصیلی‌اش در سال ۱۸۹۶، وی نخستین زن ایتالیایی بود که موفق بع اخذ درجه پزشکی شده بود. پس از آن به کار در کلینیک روان درمانی رم ۴ پرداخت و به تدریج به آموزش و درمان کودکان دارای نیازهای وه علاقه‌مند شد. وی سال‌ها در این زمینه می‌نوشت و سخن می‌گفت. در ۲۸ سالگی به مدیریت مدرسه ویژه کودکان ناتوان-آهسته منصوب شد و آموزش‌های آنان را در محیط غنی آموزش با تکیه بر همه حواس و روش‌های تجربی دستی ۵ آغاز کرد. پس از گذشت ۲ سال این کودکان موسسه‌ای، که پیش از"آموزش ناپذیر و ناتوان"خوانده می‌شدند، تحت راهنمایی وی امتحانات مدرسه با موفقیت گذراندند و در آزمون استاندارد مدارس عادی ایتالیا قبول شدند. این موضوع تا بدان حد عجیب به نظر می‌رسید که متخصصان تعلیم و تربیت، دکتر مونته سوری را معجزه‌گر خواندند.

مونته سوری بر این باور بود که ذهن و دست به شدت به هم پیوسته‌اند. او محیطی ساخت که در آن کودکان خردسال از راه دستکاری وسایل و با مشاهده و تمرین‌های تکراری، خود از محیط می‌آموختند.

اما این امر فکر و ذهن او را به خود مشغول کرده بود که"اگر می‌توان کودکان کم توان ذهنی را به سطح کودکان عادی رساند، پس توانایی‌های بالقوه کودکان عادی چیست؟". وی به این می‌اندیشید که چرا باید سطح آموزشی کودکان عادی تا این حد پایین باشد که در آموزش‌های هوشی، هم سطح کودکان کم توانی ذهنی رتبه‌بندی شوند. از این‌رو در سال ۱۹۰۱ به تحصیلات خود در رشته‌های روان‌شناسی، فلسفه و مردم‌شناسی ۶ ادامه داد و استاد مردم‌شناسی دانشگاه شد. اشتیاق او برای کمک به کودکان تا بدان اندازه زیاد بود که کرسی استادی دانشگاه و حرفه‌پزشکی خود را نیز کنار گذاشت و زندگی‌اش را وقف رسیدن به این هدف کرد.

در سال ۱۹۰۷ دکتر مونته سوری کارهای خود را روی ۵۰ کودک ۵-۳ ساله خیابانی خیابان‌های متروکه و کثیف محله فقیرنشین سان لورنز و شهر روم آغاز کرد. در آنجا او تنها یک اتاق، یک مربی آموزش ندیده و مقدار زیادی لوازم خرده‌ریز برای بهبود درک حسی این کودکان داشت، وسایلی که پیش از آن برای کودکان کم توان ذهنی بکار برده بود. از آنجایی که او نه یک مربی بلکه مردم‌شناس بود، کار با کودکان را با مشاهده رفتارهای آنان آغاز کرد و توجه می‌کرد آنان چه می‌کنند و به چه چیزهایی علاقه‌ مندند. 

مقاله کامل را از بخش پیوست دریافت کنید.
Submitted by Anonymous (تایید نشده) on س., 08/13/2013 - 15:08