مقایسه دیدگاه پیاژه و ویگوتسکی

مقایسه دیدگاه پیاژه و ویگوتسکی 

 استاد: دکتر حسن احدی

دانشجوی کارشناسی ارشد: الهام راشدی

مقدمه

ژان پیاژه در 9 آگوست 1896 درنوشاتل به دنیا آمد و در 16 سپتامبر 1980 درژنو در گذشت. لئو سیمونویچ ویگوتسکی در 5 نوامبر 1896 در اوشا (امروز به نام بلاروس می‌شناسند) به دنیا آمد و درتاریخ 11 ژوئن 1934 در مسکو درگذشت. پیاژه و ویگوتسکی معاصر بوده‌اند و دریکسال متولد شده‌اند؛ اما برخلاف پیاژه که 84 سال عمر کرد, ویگوتسکی در 38 سالگی به دلیل بیماری سل درگذشت.

ایندو همراه جروم برونر پایه گذار تئوری شناخت گرایی بودند. طبق نظر آن‌ها انسان با یکسری امکانات یا ابزار خاص و درونی زاده می‌شود. او با کمک این ابزار ذاتی و درونی به مطالعه و بررسی پیرامون خود می‌پردازد و از محیط خود اطلاعات کسب می‌کند. اطلاعات کسب شده در مسیر تکاملی‌اش به مخزن دانش او تبدیل می‌شود. تجربه معنایی تازه در رویاریی با تجارب گذشته وانبار شده به یکسری تغییرات و تحولات ریشه ای می‌انجامد و دراین راستا زبان به فاکتوری تعیین کننده در رشد و زندگی اجتماعی فرد تبدیل می‌شود.

دو مشکل اساسی برای افرادیکه قصد شرح و ارزیابی کارهای پیاژه و ویگوتسکی را دارند, وجود دارد. یکی ایکه داده‌های آن‌ها در دو مقیاس و وسعت بسیار متنوع است و دیگر اینکه تاثیر انها به اندازه تنوعشان حیاتی و بنیادین است.

برای تفسیر کارهای پیاژه و ویگوتسکی استفاده از دو بحث اساسی لازم است.

الف - بحث مقایسه ای و ب - بحث معرفت شناسی.

مقایسه

اول: این عقیده رایج که رشد عقلانی به عنوان توالی سلسله مراتبی یا مراحل اتفاق می‌افتد, به وضوح توسط هر دو مطرح می‌شود.

دوم: تغییر پذیری اجتماعی رشد عقلانی به روشنی توسط هر دو تایید می‌شود.

سوم: سهم زیست شناختی در رشد عقلانی به روشنی توسط هر دو تایید شده است. اگر چه اغلب پیاژه را به عنوان یک معرفت شناس زیستی می‌شناسد, این نکته که گزارشات ویگوتسکی شامل یک عنصر زیستی به خصوص است, درک نشده است.

دومین مبحث, معرفت شناختی می‌باشد. این مبحث نشان می‌دهد شباهت‌های زیر بنایی در نظرات پیاژه و ویگوتسکی وجود دارد. رشد عقلانی برای ویگوتسکی انتقال از یکپارچگی اجتماعی به هویت فردی است. برای پیاژه رشد عقلانی, چیرگی هویت به عنوان عنصر اصلی در یکپارچگی اجتماعی است.

ژان پیاژه

ژان پیاژه نظام خودش را نه به عنوان روانشانس بلکه به عنوان معرفت شناختی ژنتیکی (تکوینی) معرفی کرد: تئوری به طور ذاتی رشدی دانش انسان.

معرفت شناختی تکوینی در مورد دو چیز است:

 الف: دانش شامل چه چیز می‌شود.

ب: راه‌هایی که دانش از طریق آن رشد می‌یابد.

در کارهای او سوالاتی که در معرفت شناسی عقلانی, محوری بودند, مثل دانش چگونه قابل فهم است یا این سوال که دانش چگونه رشد می‌کند جانشین می‌شوند. به عبارتی هدف اصل او این بود که توضیح بدهد دانش چگونه رشد می‌کند نه اینکه کودک چگونه رشد می‌کند.

تحقیقات پیاژه مایه اصلی دو فکر را تشکیل داده است. نخست, کودکان نه توسط بزرگسالان, بلکه خود می‌آموزند. دوم اینکه کودکان به نحوی متفاوت از بزرگسالان می‌اندیشند. اینطور نیست که آن‌ها صرفا کمتر بدانند, بلکه اصولا به طرز کاملا متفاوتی می‌اندیشند. تفاوت کیفی است و نه کمی. شاید بحث انگیزترین ادعاهای پیاژه این باشد که رشد شناختی کودکان یک فرایند خود به خودی است. به گفته پیاژه, بچه‌ها خود و بدون اموختن مستقیم از بزرگسالان, به ساختارهای شناختی نایل می‌شوند. 

مقاله کامل را از بخش پیوست دریافت کنید.

Submitted by Anonymous (تایید نشده) on س., 07/09/2013 - 09:37