تاثیر بازیهای قدیمی در رشد کودکان
یادش به خیر بازیهای پرجنب و جوش و سرشار از هیاهو، همان بازیهایی که کافی بود کمی سریع تر بدویم تا برنده شویم یا بقیه دوستانمان را از دور بازی حذف کنیم. متولدین دهه ۴۰ بازیهایی مانند هفت سنگ، الک دولک و گانیه را تجربه کردهاند، با گذشت سالها و در دهههای ۵۰ و ۶۰ بازیها شکل جدیدی به خود گرفتند و دوران بازی با توپ و بازیهای کم خطری همچون بالابلندی، گرگی رنگی، آب پاشی و هزاران بازی دیگر آغاز شد.
تا پایان دهه ۷۰ هنوز بچهها جنب و جوش داشتند و مشغول بازیهای کوچه و خیابان مانند وسطی و دست رشته و گل کوچیک بودند اما با آغاز دهه ۸۰ کم کم توپهای پلاستیکی راه راه و لیگهای فوتبال بین محله ای و گرگم به هوا جای خود را به آتاری و بازیهای رایانه ای داد، به طوری که در این سالها کمتر بچهها را مشغول بازیهای گروهی میبینیم.
دیگر قوانین خانهها و مجتمعها به کودکان این اجازه را نمیدهد که بتوانند بازیها و سرگرمیهای پرجنب و جوش داشته باشند، به طوری که اگر صدای کودکان کمی بلند شود پدر و مادر آنها از سوی همسایگان به عدم تربیت صحیح فرزندان محکوم میشوند. متاسفانه در سالهای اخیر بچهها دیگر بچگی نمیکنند و بدون گذر از مرحله کودکی وارد دوران بزرگسالی میشوند. آنها هنوز بزرگ نشده بزرگسالی را تجربه میکنند.
بازیهای خارج از خانه و پرجنب و جوش برای کودکان نوعی تجربه آزادی است در حقیقت این بازیها تمرین کنجکاوی، خطرپذیری و آزمون و خطا و کشف تجربیات جدید برای کودکان است؛ کودکی که چنین بازیهایی را تجربه میکند به شکل طبیعی به آنچه باید برسد، میرسد و آن را کشف میکند. یکی از راهکارهای مورد نیاز برای درست وارد شدن به زندگی در آینده بازیهای دوران کودکی است.
مهارتهای زندگی که امروزه زمزمه آن را در همه مباحث روا ن شناسی میشنویم در همین بازیهای به ظاهر ساده به دست میآید. کودک در بازی، شکست و پیروزی را با همه وجود لمس میکند و آماده دست و پنجه نرم کردن با مشکلات و ناامیدیها و کسب لذت از پیروزیها در آینده میشود. دویدنها و فعالیت فیزیکی در بازیهایی مانند دست رشته و قایم باشک باعث کاهش افسردگی و اضطراب شده و عزت نفس را در کودک افزایش میدهد. محیط خارج از خانه بهترین مکان برای یادگیری و کسب تجربه است زیرا کودک از همه حواس خود برای درک محیط استفاده میکند، خطرات را درک کرده و راهکارهای مقابله با آنها را کسب میکند.
کودک در خارج از خانه حس مستقل بودن و تصمیم گیری و شناخت محیط را از زاویه دید خود میآموزد. شیطنت کودک و حتی فریاد کشیدن وی در محیط خانه جزو نیازهای ضروری او است و سرکوب این نیاز خطای بزرگی است. پدر و مادر باید در جهت پیشرفت تجارب حسی دیداری و شنیداری فرزندانشان تلاش کنند و به آنها اجازه دهند انرژی خود را در قالب فعالیت و حتی شیطنت تخلیه کنند.
به عنوان کلام آخر باید گفت هر پدر و مادری باید وظایف خود را بشناسد و با فرزند خود به درستی رفتار کند. تهیه هر آنچه کودک نیاز دارد، از نوع بهترین آن و به خصوص تهیه سی دی کارتون و بازیهای جدید و متنوع خیلی ضروری به نظر نمیآید در حالی که سلامت روح و روان کودک و آماده کردن وی برای ورود به جامعه بسیار ضروری است. پس بگذاریم فرزندانمان بچگی کنند و مرحله کودکی را با سلامتی کامل و سرشار از تجربیات خوب و ارزنده پشت سر بگذارند. ما به عنوان پدر و مادر باید زمینههای لازم را در این امر فراهم سازیم.