نمایش کودک؛ آموزش شیوه زندگی فردی و رفتار اجتماعی
بستری برای رشد و پرورش خلاقیت کودکان
در کشوری همچون ایران با آن پیشینه کهن تاریخی و وجود مردمی با درک و احساس بالاکه ویژه شرقیهاست و همچنین ایجاد تحولات عمیق فکری در چند دهه اخیر، این وظیفه را بر دوش هر شهروندی قرار میدهد که گامی هرچند کوتاه در راستای حرکتهای رو به رشد فرهنگی جامعه بردارد. هنر کودکان در محیط هنری مقام نامشخصی دارد ولی با این وجود نمیتوان منکر هنر کودکان شد. بنابراین برماست که در جهت رشد، شکوفایی و باروری هرچه بیشتر کودک و نوجوان و در راستای اهداف آموزشی و تربیتی گام برداریم.
دنیای کودکان، دنیای پر رمز و رازی است که با ریزبینیهای خاص میتوان به وجود آن پی برد. در اینجا سعی شده است مطالعه ای کلی در ابعاد مختلف هنر نمایش برای کودکان انجام پذیرد؛ در حالی که نسل سازنده جامعه، جوانان هستند و شکل گیری شخصیت جوانان در گرو تربیت و سلامت نسل قبل از خود یعنی همین کودکان ونوجوانان میباشد، آیا بهتر نیست کارهای پایه و اساسی را بر این نسل استوار سازیم؟ متاسفانه ما از پیشرفت تئاتر کودک و نوجوان در دنیا و جهان اطلاع چندانی نداریم زیرا سازمانی که متولی این امر باشد در ایران وجود ندارد و به تناسب اهمیت و ضرورت نقش کودک و نوجوان در ساختار جامعه از لحاظ پژوهش علمی و تحقیقاتی شکل نگرفته است و این باعث شده که رخدادهای جهان پیرامون ما ناشی از تحقیقات و پژوهشها همواره از رسانههای شنیداری و نه دیداری و بخصوص هنر نمایش بی بهره بماند.
فرهنگ و سنت ایرانی که در قالب بازیهای کودکان و نوجوانان میتوانستند در تربیت و باورپذیری و حتی مسئولیت پذیری کودکان و نوجوانان نقش بسزایی داشته باشند، متاسفانه رو به نابودی گذاشته شدهاند و ما نه تنها جایگزین مناسبی برای آنها ایجاد نکردهایم که کودک را با ذهنی متفاوت، متغیر و بیگانه با فرهنگ و سنت و حتی ملیت خود حرکت دادهایم و رسانههای تصویری نیزدر جهت ناباوری و نداشتن اعتماد به نفس و حتی در پاره ای از موارد، بیگانه سازی کودک از فرهنگ و اصالت، گام برمی دارند و نقش کودک در این رسانهها را بسیار کمرنگ و گاهی بی رنگ میبینیم. در صورتی که رسانههای تصویری که میتوانند جایگاه بسیار رفیع و مطمئن و نقش بسزایی در تاثیرگذاری فرهنگ و تعلیم و تربیت داشته باشند، در جهت خلاف حرکت میکنند.
نمایش کودک، نقش ارزنده ای در آموزش شیوه زندگی فردی و رفتار اجتماعی و آموزشی و قانون و مقررات آموزش و پرورش، آموزش اخلاق، تبدیل خواستهها و عقده گشاییها وایجاد عادات مفید دارد. نمایش به کودک میآموزد که زندگی همیشه بُردن نیست بلکه برخی اوقات با باخت همراه است. پس نباید دلسرد شود بلکه باید حرکت کند و فعالیت تازه تری از خود بروز دهد. در حال حاضر بسیاری نگرشها در نمایش کودکان به وسیله بزرگترها به آنها تحمیل میشود که این نوع بینشها هیچ رابطه ای با شخصیت درونی کودک ندارد و بدین جهت رفتن به سراغ نمایش کودک جز با شناخت دانش روانکاوی و روانشناختی نتیجه زیانباری در جامعه به جای میگذارد.
والدین نیز در خانه به هنر به عنوان یک سرگرمی و یا گذراندن اوقات فراغت کودکان خود نگاه میکنند و به ارزش و اهمیت آن توجه ندارند. اگر نمایش در مدارس به اندازه درسهای دیگر اهمیت داشت یا والدین در خانه به آن اهمیت میدادند نه تنها به پیشرفت کودکان در همه زمینهها کمک میکرد بلکه باعث تقویت دروس دیگر نیز میشد. بررسی تئاتر و درک آن باعث انعکاس نیازها، رشد تفکر و به دست آوردن تجربههای بسیاری میشود. تئاتر کودک به ما کمک میکند به درون خلوت آنها راه پیدا کنیم و از احساسات و نیازها و کمبودهایشان آگاه شویم تا بهتر بتوانیم برای رفع نیازها و بروز صحیح احساساتشان برنامه ریزی کنیم و به درک و ارزیابی کودکان از مسائل محیط اطراف و اطرافیانشان پی ببریم. با آگاهی از چگونگی تفکر کودکان میتوانیم بستری برای رشد و پرورش خلاقیت آنها آماده کنیم. میتوانیم به کشمکشها و دلهرههای درونی کودکان پی برده و با شناخت علت آنها تلاش کنیم، با رفع آن به کودکان خود کمک کنیم. آنهاوقتی دلهرههایشان را پس از دیدن یک نمایش به ما منتقل میکنند احساس آرامش و راحتی بیشتری میکنند.
ما بر آنیم تا از طریق نمایش کودک و نوجوان، کلیه راهها و خطوط مورد نظر و توجه کودکان را برای آنها ترسیم کنیم و آن گاه با توجه به گرایش، علاقه مندی و آمال و آرزوهای کودکان و نوجوانان، مسیری درست برای حال و آینده که همانا شکل گیری شخصیت فردی و اجتماعی کودک و نوجوان است، مشخص کنیم. ما آنچه را که از وی آموخته و دریافتهایم به طور منظم و علمی به خود وی تحویل میدهیم. این یک ارتباط کاملادوجانبه است که در مسیر حرکت، شکل گرفته، تکمیل شده و به اجرا در میآید.
نویسنده: محمود فتح نیا