هشت نکته پیش از ورود به دنیای پدرانه
این مطلب گزارشی مردانه است، گزارشی برای آگاهی بیشتر مردان، اولویت با مردانی است که به تازگی پدر شدهاند. بی درایتی در این شرایط زندگی عاطفی، خانوادگی و حتی شغلی و حرفه ای را نیز تحت الشعاع قرار میدهد و برعکس وقتی درایت حاکم بر شرایط بعد ازکسب این عنوان شود نه تنها وضعیت زندگی بحرانی نخواهد بود که کانون خانواده به بهشتی دوست داشتنی مبدل میشود.
هنوز هم هستند مردانی که تصور میکنند خانه داری و بچه داری وظیفه ای زنانه است و آنها تنها وظیفه کسب درآمد و ایمن نگهداشتن فضای اقتصادی، رفاهی و فکر برای آتیه بهتر خانواده را دارند در حالی که وقتی عنوانهای «شوهر» و «پدر» در دایره زندگی آنها کمرنگ باشد همیشه فضای فکریشان نقص خواهد داشت، زیرا عاطفه همسری و فرزندی از انواع غذاهای روحی است که اگر نباشد توازن ذهن فرد برهم میخورد و روح خسته فقط نفس میکشد و رنگین کمان خوشبختی تصویری در فضای زندگی فرد نخواهد داشت.
خوشبخت بودن زیاد هم سخت نیست، در سختترین شرایط زندگی هم میتوان خوشبخت بود وقتی در حلقه خانواده ای همدل قرار داشته باشیم. همدلی خانواده با «بله» گفتن زن و مرد بر سفره عقد برای پشتیبان هم بودن در خوشی و ناخوشی و تعهد براین «بله» گفتن آغاز شده و با تولد فرزند و فرزندان و جدول بندی مناسب تربیتی و همدلی در رشد فرزندان این خوشبختی هر روز پررنگ تر خواهد شد. محققان و پژوهشگران می گویند تنها کافی است مردان با کسب عنوان «پدر» بودن به ۸ نکته توجه کنند تا ضمن آرام بودن فضای روحی خود از این که نوزادی در خانواده آنها دنیا آمده است که بزودی وی را «بابا» صدا خواهد زد لذت خواهند برد. کارشناسان از ۸ نکته نه چندان سخت ولی معجزه گر اینگونه می گویند.
نکته اول: با تولد فرزند شرایط خانه تغییر خواهد کرد. کودک درست در بدو تولد با گریه پا به دنیا میگذارد که این گریه بلند اولیه نشانه سلامت اوست. نوزاد قادر به سخن گفتن نیست، یک انسان زیبا و شکننده است که بعد از ۹ ماه رشد در بطن مادر ناگهان به دنیایی متفاوت پا میگذارد که همه چیز برایش تغییر کرده است. او تا هضم هریک از این تغییرات و شناخت دنیای جدید بارها و بارها گریه خواهد کرد.
گریه میکند زیرا حرف زدن نمیداند. گریه اولش سلام به زندگی بود و گریههای بعدی تا زمانی که حرف زدن را بیاموزد میتواند از گرسنگی، نیاز به تمیز شدن، دل درد و... باشد و ناتوانی در گفتن دردها و خواستههایش تنها به گریه ختم میشود. گریههایی که تنها مادر وظیفه به آرامش رساندن او را ندارد. تحقیقات علمی حکایت از آن دارد که بوی پدر و آغوش پدر میتواند برای او آرام بخش تر باشد. شاید هم دلش برای پدر تنگ شده است که گریه میکند.
نکته دوم: شما «پدر» شدهاید پس زندگیتان دچار تغییر شده است. تغییری که ۹ ماه فرصت برای آماده شدن برای رویارویی با شرایط جدید را در اختیار داشتید. دیگر زمان به عقب بازنمی گردد و شرایط جدید برنامه ریزی تازه ای را در زندگی میطلبد. اگر «پدر» بودن این حس زیبای انسانی به شما هدیه شده است باید ارزش این هدیه را بدانید. نوزاد به حضور فیزیکی پدر در فضای زندگی روزمره خود نیازمند است. او دوست دارد که با پدر تفریح کند این تفریح و بازی با پدر از همان چند ماهه اول تولد خود را نشان میدهد، درست از همان روزی که بعد از چند ساعت دوری از خانه و مشغول کار بودن وارد خانه میشوید و او با دیدن شما لبخند می زند و دست و پاهای خود را تکان میدهد.
او دلتنگ بوده است. با کودک بازی کنید به هر بهانه ای برای داشتن فضای دو نفره با فرزند خود تلاش کنید. روانشناسان معتقدند یکی از شیرینترین لذتهای زندگی انسان فضای پدری کردن با فرزند و در کنار پدر بودن فرزند است زیرا حس امنیت، عشق و عاطفه دوطرفه را از همان نوزادی بین آنها ریشه دوانده و هر روز مستحکم تر میکند.
نکته سوم: کودکان برای شکل گیری شخصیت اجتماعی مناسب به زمان تربیتی سنجیده نیاز دارند و این زمان از بدو تولد آغاز میشود.والدین با رشد علمی و دانش روز باید بدانند رفتار تنشی کودکان دارای علل مختلفی است که با تحکم درست نمیشود و برخورد مناسب میطلبد. کارشناسان می گویند بهترین فرد برای تربیت اینگونه رفتار کودک پدر است که ضمن ایجاد صمیمیت با فرزند در دنیای پدرانه و بدون برخورد تحکمی وی را از ادامه این روش در مسیر زندگی بازدارد. کودک آرام و خوش رفتار متعلق به خانواده با درایت است وقتی او رفتار سنجیده اطرافیان را با یکدیگر بخصوص والدین مشاهده میکند نمونه برداری خواهد کرد.
نکته چهارم: بسیاری از پدران به خصوص مردانی که برای نخستین بار پدر میشوند از در آغوش گرفتن کودک در ماههای اولیه تولد دوری میکنند، این دوری را نباید به معنای دوست نداشتن فرزند تصور کرد، آنها ترسی در وجود خود از صدمه زدن به موجودی که خیلی برایشان مهم است دارند باید با درایت این ترس را از آنها دور کرد. بچه در آغوش پدر امنیت را حس میکند، حتی عطر بدن پدر برای بسیاری از نوزادان باعث آرامش است تا حدی که شاید ساعتها در آغوش دیگران گریه و بی تابی کند ولی به محض قرار گرفتن در آغوش پدر آسوده به خواب خواهد رفت.
نکته پنجم: شرایط وضع حمل، به هم ریختگی هورمونی و... از دسته عواملی است که مادر را به سوی افسردگی سوق خواهد داد، در این شرایط پدر است که باید نقش مؤثر خود را در کانون خانواده ایفا کند. کارشناسان می گویند همدردی، درک شرایط و پرستاری شوهر از همسر و مراقبت از نوزاد تأثیر گذارترین وضعیت در دور کردن بحران روحی افسردگی بعد از زایمان است.
نکته ششم: با تولد کودک نخستین کار یک پدر این است که پدر بودن را برای خود معنا کند. وظایف پدری را برای خود برشمارد و نسبت به آنها برنامه ای مناسب طراحی کند. برنامه ای که ضمن رسیدگی به کارهای حرفه ای خود وظیفه پدری را در حد معقول انجام دهد.
نکته هفتم: نوزاد که دچار بیماری شد حتماً نباید در آغوش مادر نزد پزشک برده شود. دل نگرانیهای مادر شاید حتی در زمان بیماری آنقدر زیاد باشد که این استرس را به کودک منتقل کند. پدرها بهتر است در مشاورههای پزشکی حضور پیدا کنند. نکته حائز اهمیت این است که بدانی کودکان بسیار تیزهوشانه و سریع اضطراب و دلهره مادر و پدر را حس میکنند، اگر پزشک از بیماری خاصی که شاید خطرناک باشد خبر داد تجربه نشان داده است پدران بیشتر بر خود مسلط بوده و این حالت دلهره را به کودک منتقل نمیکنند و این آسودگی روند بهبود را تسریع میبخشد.
نکته هشتم: مواظب خود باشید. شما دیگر «پدر» هستید و این یعنی این که انسانی که سالها از شما کم سن و سال تراست و بی تجربه، به پناه و امنیت نیاز دارد. مردان به رانندگی با سرعت بالاعلاقه دارند. اعمال ریسک پذیر بیشتری را انجام میدهند حتی کمتر از زنان به رژیم غذایی خود اهمیت میدهند اما وقتی «پدر» شدی دیگر تنها متعلق به علایق خود نیستی، موجودی دوست داشتنی با چشمان معصوم هر روز منتظر دیدار شماست. باید مراقبت از جسم و روح و روان خود را مدنظر قرار دهید. بچهها پدری سالم و شاد میخواهند این نکته ای است که همیشه باید به ذهن بسپرید.
آموزک کتابهای زیر را برای تقویت روابط میان پدران و فرزندان پیشنهاد میدهد:
فقط من و مامان، فقط من و بابا
پدرهایی که از کتابخانه به امانت گرفتم
بوسه هایی برای بابا
بابای پرنده ی من