بازی کودکان در کودکستان خانگی
برای بیشتر بزرگسالان واژه بازی هممعنی است با آسودگی و بیخیالی، یا فعالیتی در مقابل کار و گرفتاریهای زندگی. در حالی که برای کودکان بازی یعنی بخش مهم و جدی زندگی که شامل یادگیری، تمرین و آزمایش و در حقیقت همان کار میشود. البته بازی کودکان کنشی جدیتر از سرگرمیهای بزرگسالان است، زیرا کودکان بیشتر ساعتهای بیداری خود را به بازی میگذرانند.
انواع بازی کودکان
بازی یک نفره
نوزادان و کودکان خردسال بیشتر اوقات به تنهایی بازی میکنند و به بزرگسالان و کودکان دیگر توجهی ندارند. توجه آنان تنها به وسایل بازی است که در اختیار دارند، آنها وسایل بازی خود را لمس و بو کرده یا به سوی گوش یا دهان خود میبرند و میخواهند بدانند چه صدایی از آنها به گوش میرسد. آنها میخواهند بدانند که با وسایل بازی چه کار میتوانند بکنند، آنها وسایل بازی را میکشند، هل میدهند، از هم جدا کرده و دوباره وصل میکنند.
اشیاء را داخل محفظهای قرار داده و سپس بیرون میآورند یا وسایلی را روی هم سوار کرده بعد آن را از هم میپاشند. کنشهای کودک در یک سالگی به گونهای است که با واکنش دیگران همراه باشد. او در این مرحله اشیاء را پرت میکند و میخواهد کسی آنها را برایش بیاورد یا اگر توپی به سوی او پرتاب میکنند، چهار دست و پا به دنبال آن میرود.
بازی در کنار یکدیگر
در سن دو سالگی کودک از بازی در کنار سایر کودکان لذت میبرد. حتی اگر بازی آنها دستهجمعی نباشد و هر یک جداگانه بازی کنند باز هم از بودن کودکان دیگر در اطراف خود لذت میبرند.
بازی با یکدیگر
این مرحله نزدیک به سه سالگی و زمانی آغاز میشود که کودکان دو به دو یا در گردهماییهای کوچک با هم بازی میکنند. میتوان گفت بازی دستهجمعی در سه سالگی برای کودک اهمیت پیدا میکند، او دوست دارد بیشتر وقت خود را با دیگران بازی کند. بازیهای دستهجمعی معمولاً به سه گونه هستند: بازی همراه با فعالیت بدنی، بازیهای تخیلی یا تقلیدی و بازی با واژهها.
بازی همراه با فعالیت بدنی
بیشترین بخش بازیهای کودکان پیشدبستانی را بازیهایی تشکیل میدهند که به رشد و ورزیدگی و تکامل مهارتهای بدنی کودک کمک میکنند. کودک میدود، از هر چیز بالا میرود، بالا و پایین میپرد، سر میخورد، گاه میافتد و همه این فعالیتها را به این دلیل انجام میدهد که تفریح کند. این گونه فعالیتها اندکی پس از تولد کودک آغاز میگردد، اما اهمیت آن از جنبه اجتماعی در این مرحله آشکار میشود.
کودکی به کودک دیگر میگوید:«بیا از اینجا بپریم پایین» یا «بیا با هم مثل اسب بپریم» یا «بیا با هم تا آنجا برویم و برگردیم» یا «بیا با هم معلق بزنیم» و این کارها را بارها و هر بار با خوشحالی بیشتر تکرار میکنند. اینها همه فعالیتهایی است که تنها انجام دادن آن لطفی ندارد، در حالی که با کودکان دیگر لذت آن چندین برابر میشود.
بازی تخیلی یا تقلیدی
بازی تقلیدی مهمترین فعالیت اجتماعی کودکان پیشدبستانی است. این بازیها زمینه مشترکی فراهم میآورد که در آن کودکان میتوانند به راستی با یکدیگر بازی کنند. در ضمنِ بازی تقلیدی، کودک درباره خود، جهان و آنچه که در اطراف او میگذرد، مطالبی میآموزد. کودک با بازگویی تجربیات مهم تلاش میکند این مطالب را بهتر درک کند. «در خاله بازی» دختر کوچکی که «نقش» مامان را ایفا میکند؛ نه تنها خود را برای چنین نقشی در بیست سال آینده آماده میکند، بلکه تلاش میکند به علت عصبانیت و ناراحتی مادرش در روزی که به یاد دارد، بهتر پی ببرد.
همچنین وقتی در حین بازی «بچه» خودش را دعوا میکند؛ در مورد عصبانیت مادر نسبت به خودش هم احساس بهتری پیدا کرده و ممکن است به این نتیجه برسد که مادرش حق داشته، آن روز عصبانی شده ، یا شاید با عصبانی شدن در هنگام بازی با مادرش بیحساب شود. یک نکته مهم این است که این نوع بازی به صورت یک نفره امکانپذیر نمیباشد، زیرا نیاز به یک بابا، یک مامان و یک بچه هست و وجود هر یک از کودکان برای ایفای یک نقش لازم است. هنگامی که کودک احساس میکند به وجود او در آن نقش نیاز دارند، احساس مهم بودن میکند و این احساس برای یک کودک همانقدر رضایتبخش است که برای بزرگترها.
بازی با واژهها
گفتوگو فعالیت اجتماعی بارزی است. بیشتر کودکان تا سه سالگی به گونهای ساده با یکدیگر شروع به صحبت میکنند. بیشتر این گفتوگوها، رد و بدل کردن اطلاعات است. مثلاً « اگر گفتی …….»، «میدانی که……..». در سه و چهار سالگی کودک شروع میکند به بازی کردن با صداها و معنی کلمات. عملاً از زمانی که کودک زبان باز میکند به این کار میپردازد ولی در این سن است که به امکانات بازی با کلمات به صورت دستهجمعی پی میبرد.
مثلاً هنگام صرف شیر و بیسکوئیت یکی میگوید: «من بییسکوئیت شکلاتی دوست دارم» همه میخندند و بازی شروع میشود «من بیسکوئیت شکلاتی دوست دارم» باز همگی میزنند زیر خنده. این بار یکی از آنها میگوید «من ماشین شکلاتی دوست دارم» در حالی که موضوع بازی قدری تغییر کرده شادی بچهها به اوج خود میرسد. «من روپوش شکلاتی دوست دارم» «من × شکلاتی دوست دارم» و بدین ترتیب ادامه پیدا میکند.
گاهی اوقات این گونه رفتار به نظر بزرگسالان لوس و غیر قابل فهم میآید، در حالی که برای سه سالهها باارزشترین و رضایتبخشترین نوع برقراری ارتباط میباشد.
بازیهایی که کودکان با واژهها ابداع میکنند، ممکن است به صورت شوخیهای گروهی درآمده و بارها تکرار شود. همین تجربههای روزمره باعث میشود کودکان احساس کنند در یک گروه واقعی هستند نه در جایی که چهار یا پنج کودک را در کنار هم انداخته و به حال خود رها کردهاند.
بیشتر بخوانید