تفریحی که حیوانات را آزار می‌دهد

مدرسه که تعطیل می‌شود، بچه‌ها دسته دسته راهی خانه‌ها می‌شوند. در این میان، بعضی‌ها دور از چشم پدر و مادر به سوپرمارکت نزدیک مدرسه سری می‌زنند و شکلات، بستنی یا بسته ای لواشک می‌خرند. بعضی‌ها هم چنان سرگرم بازی می‌شوند و با لباسی نامرتب و گاه خاک آلود به خانه می‌رسند. با این که شاید والدین از رفتاراین دو گروه چندان راضی نباشند، اما عده ای از بچه‌ها هستند که کارشان را هیچ کس دوست ندارد و هیچ فرد عاقلی آن‌ها را تائید نمی‌کند؛ دو گروه اول هر کاری که می‌کنند، لااقل به دیگران صدمه ای نمی‌زنند، اما گویا این گروه فکر می‌کنند تنها با سنگ زدن به گربه‌ها یا ترساندن پرنده‌هاست که می‌توانند چند دقیقه ای شاد و آزاد باشند.

شاید فکر کنید تعداد این بچه‌ها خیلی کم است، آنقدر کم که پرداختن به مسائل آن‌ها ضروری نیست. یا این‌ها فقط به گروه و طبقه خاصی اختصاص دارند، اما چه تعدادشان کم باشد و چه زیاد، چه متعلق به گروه و فرهنگ خاصی باشند و چه رفتارشان همه گیر باشد، در هر صورت در این جامعه زندگی می‌کنند و یکی باید برایشان توضیح دهد موجودات بی گناه به هیچ دلیلی نباید مورد آزار قرار گیرند.علیرضا. س. فقط ۹ سال دارد. پسر مودب و مهربانی است؛ اما با همه این مهربانی و عطوفت، گاهی دلش می‌خواهد چرت گربه‌هایی را که در حال استراحت هستند، پاره کند. وقتی در مورد این کارش از او سوال می‌کنم، می‌گوید: چرا وقتی من خوابم، یکی می‌آید و بی دلیل بیدارم می‌کند؟ حالامن هم دوست دارم خواب او را به هم بزنم.

شاید اگر علیرضا با شما صحبت کند و چنین دلیلی بیاورد، فکر کنید پسر لوس و بی تربیتی است، در حالی که او یکی از بهترین بچه‌هایی است که می‌توان دید و سراغ گرفت و شاید فقط محبتی را که انتظار دارد، از خانواده‌اش دریافت نکرده است. دکتر پروین ناظمی، روان شناس و مدرس دانشگاه ضمن تاکید بر این نکته که تمام رفتارهای محبت آمیز کودکان یا خشونت‌هایی که از خود نشان می‌دهند، دقیقاً از رفتارهایی نشات می‌گیرد که دیگران نسبت به آن‌ها د اشته اند، در این باره به «جام جم» می‌گوید: نباید فراموش کنیم رفتارهای اجتماعی کودکان حاصل برخورد و نوع رفتار دیگران در مقابل آن‌هاست؛ به این معنا که رفتار تمام اعضای خانواده و اطرافیان کودک که به نوعی با او در ارتباط هستند، در این زمینه بسیار مهم و تاثیرگذار است. در واقع زمانی که کودک از طرف کسی که او را دوست دارد، طردشده یا با خشونت با او برخورد شود، شاهد چنین رفتارهایی نیز خواهیم بود.

وی با اشاره به این که برخی از کودکان بدون توجه به رفتار خانواده دچار برخی ناسازگاری‌های رفتاری هستند که باید بین آن‌ها و بچه‌های خشن و تندخو تفاوت قائل شد، تاکید می‌کند: ناسازگاری‌های رفتاری به خودی خود ایجاد نمی‌شود. به عنوان مثال ممکن است کودکی به این دلیل که بیش فعال است، رفتارهای ناسازگارانه ای داشته باشد، البته به معنای واقعی باید پزشک بیش فعالی او را تشخیص داده باشد، نه این که با دیدن شیطنت‌های کودکانه، خانواده تصور کنند فرزندشان دچار چنین مشکلی است. در ضمن، نباید فراموش کنیم در این موارد هم ابراز رفتارهای خشن، قطعی و صد درصد نیست، به این معنا که بچه‌های بیش فعال هم تمایلی به آزار و اذیت حیوانات ندارند.

زورشان فقط به حیوانات می‌رسد

بچه‌ها معمولاً نمی‌توانند در مقابل رفتارهای نادرست پدر و مادرشان بایستند و از آن‌ها شکایت کنند. با این توصیف اگر پدر بی دلیل فرزند کوچکش را کتک بزند یا مادر دائم با فریاد و تحقیر با او برخورد کند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ مسلماً کودک از چنین رفتاری ناراحت می‌شود، اما در مقابل این برخوردها، چه کاری از دستش ساخته است؟ آیا می‌تواند ناراحتی و خشمش را به بزرگ ترها ابراز کند؟ در چنین شرایطی، چه چیزی می‌تواند بهتر از حمله به حیوانات یا اشیای بی زبان، خشم کودک را تخلیه کند؟ حیواناتی که از آزار کودک، خشمگین و ناراحت می‌شوند ولی توان مقابله با او را ندارند و اشیایی که در برابر رفتار کودک هیچ صدایی از آن‌ها در نمی‌آید. پس یادمان باشد این چرخه معیوب، ساخته دست بزرگ ترهاست و نه کودکان.

دکتر ناظمی با اشاره به این مطلب، می‌افزاید: بچه‌هایی که اغلب سعی می‌کنند به حیوانات آزار برسانند و افرادی مخرب محسوب می‌شوند، در واقع با این نوع کارها خشم، ناراحتی و حقارتی را که احساس می‌کنند، روی اشیاء و حیوانات تخلیه خواهند کرد. به عنوان مثال تصور کنید کودک از رفتار نامناسب پدرش ناراحت است، اما قدرت و توان مقابله با پدر را نیز ندارد؛ بنابراین طبیعی است این خشم و ناراحتی را نسبت به موجودات و اشیایی نشان دهد که زورش به آنها می‌رسد و با خیال راحت می‌تواند در مورد آن‌ها واکنش نشان دهد؛ در واقع نسبت به موجودی که از او ضعیف تر است.

بچه‌هایی که حیوانات را آزار می‌دهند، به نوعی می‌خواهند ناراحتی، خشم و حقارت خود را روی آن‌ها خالی کنند. به گفته این روان شناس، تقریباً در بیشتر موارد، خانواده مسئول چنین برخوردهایی است. همچنین موضوع دیگری نیز در این زمینه مطرح است؛ در واقع خانواده باید خصوصیاتی مانند محبت، رحم و شفقت را در عمق روح کودک رشد و پرورش دهد، در مورد چنین بچه‌هایی یا خانواده چنین تربیتی را در مورد او اعمال نکرده یا او را تا حدی نسبت به اطراف بدبین کرده‌اند که کودک دیگر نمی‌تواند در برخورد با دیگران رحم و شفقتی داشته باشد.

پس این گروه از کودکان اصولانمی توانند با رحم و محبت با حیوانات برخورد کنند و در بسیاری موارد اصلاً متوجه آزار و صدمه ای که به آنها می‌رسانند نیز نخواهند شد. بنابراین باید تاکید کرد زمانی که والدین و سایر اعضای خانواده با مهر و محبت با کودک برخورد نکنند و رحم و شفقت در فضای خانواده جایی نداشته باشد، کودک هم نمی‌تواند رفتار مناسبی با دیگران و از جمله حیوانات داشته باشد. در کنار این موضوع، خانواده حتماً باید از کودک بخواهد محبتش را نسبت به دیگران ابراز کند. با این کار آن‌ها به صورت غیرمستقیم به کودک می‌آموزند فقط نباید محبت دریافت کند و به هر شیوه‌ای که می‌تواند باید مهربانی‌اش را به دیگران و از جمله حیوانات نیز نشان دهد.

کودک را طرد نکنید

احسان. ک مانند همه بچه‌ها پدرش را خیلی دوست دارد؛ اما پدر هیچ وقت فرصتی برای او ندارد و به هر دلیل همیشه مشغول کار است. روزهای تعطیل هم بچه‌ها باید ساکت باشند تا پدر به راحتی کارهایش را تمام کند و پس از آن هم وقت استراحتش می‌رسد. احسان دوست دارد یک بار با پدرش به پارک برود و با او بازی و صحبت کند، اما پدر تا جایی که زورش می‌رسد فقط با بچه‌ها دعوا می‌کند و به اجبار از آنها می‌خواهد ساکت و آرام در اتاقشان بمانند.

 با این توضیحات به نظر شما نباید از احسان انتظار داشته باشیم در برابر این همه زورگویی و خشونت، رفتاری متفاوت از خود نشان دهد و ناهنجاری رفتاری در اعمالش دیده شود؟ دکتر ناظمی بر این باور است که این قبیل کودکان سعی می‌کنند رفتارهای تند والدین را در مقابل دیگران داشته باشند؛ اما اگر نسبت به دوستانشان زورگویی کنند، از طرف آن‌ها هم طرد می‌شوند و حتی ممکن است کتک بخورند. پدر و مادر هم که حتماً رفتارهای قبلی را ادامه داده و کودک را تنبیه می‌کنند؛ بنابراین حیوانات مظلوم و بی زبان ناچارند خشونت این بچه‌ها را تحمل کنند. البته این ناهنجاری رفتاری تا آنجا پیش می‌رود که حتی ممکن است کودک از رنج و شکنجه حیوان لذت هم ببرد.

روح کودک را نیازاریم

همه والدین دوست دارند فرزندشان بهترین باشد؛ اما چطور می‌توان این بهترین‌ها را تربیت کرد؟ آیا پدر و مادر یا معلم‌ها می‌توانند این رفتارها را اصلاح کنند؟ دکتر ناظمی در پاسخ به این پرسش می‌گوید: رشد و پرورش ویژگی‌هایی مانند رحم و شفقت به معنای واقعی در ارتباطات گروهی و همکاری‌های متقابل شکل می‌گیرد و خانواده باید این شیوه زندگی را به کودک آموزش دهد. در واقع رشد و شکل گیری بعد عاطفی انسان‌ها در بستر مناسبی در فضای پر مهر خانوادگی ایجاد می‌شود و هیچ گاه نباید اهمیت آن را نادیده گرفت. همیشه انتظار می‌رود زمانی که مادر کسالت دارد، کودک به دلیل روابط عاطفی موجود در خانواده با او همدردی کرده و تا حد توان مراقبش باشد یا وقتی نگرانی‌های پدر را می‌بیند، به این موضوع اهمیت دهد و آنچه از دستش برمی آید برای کمک به پدر انجام دهد؛ اما متاسفانه به دلیل این که بیشتر خانواده‌ها برای هوشیار کردن بچه‌ها، اغلب ویژگی‌های منفی محیط بیرون را به کودک گوشزد می‌کنند، به تدریج روحیه آرامش و محبت در بچه‌ها ضعیف و کمرنگ می‌شود.

به گفته دکتر ناظمی ما باید کودکان را نسبت به خطرات موجود در جامعه نیز آگاه کنیم تا در حد نیاز محتاط باشند اما نباید در این کار چنان افراط شود که حس دلسوزی و شفقت در آن‌ها از بین برود و در مقابل تبدیل به فردی خشن و خودخواه شود. خانواده‌ها باید بدانند وظیفه دارند محیطی را فراهم سازند که کودک با اطمینان خاطر احساساتش را بیان کند و به این ترتیب بعد عاطفی‌اش پرورش یابد. چنین کودکانی هیچ گاه با بچه‌های کوچک تر از خود، حیوانات و اشیاء، رفتارهای تند و خشن نخواهند داشت.

در پایان ذکر این نکته هم لازم است که گروهی از افراد ـ چه کوچک و چه بزرگ ـ دچار بیماری هستند و از آزار دیگران لذت می‌برند. به همین دلیل هم ممکن است افراد دیگر یا حیوانات را آزار دهند. در مورد این گروه باید دقت بیشتری داشته باشیم و درمان آن‌ها را تحت نظر متخصص پیگیری کنیم.

نویسنده: نیلوفر اسعدی بیگی

Submitted by Anonymous (تایید نشده) on د., 11/18/2013 - 16:22