زنگ تاریخ فلسفه در کلاس رمان

نگاهی به «دنیای سوفی» اثر یاستین گوردر

وقتی یکی از دوستانم در کیهان بچه‌ها، برای اولین بار مرا با «دنیای سوفی» آشنا کرد، اصلافکرش را نمی‌کردم در این ترافیک کاری‌ام در روزنامه و روزهای مانده به امتحانات دانشگاه بتوانم آن را بخوانم. کتاب را گرفتم و نگاهی به طرح روی جلدش انداختم؛ قشنگ بود. روی جلد شب بود و مردی کت و شلواری و کلاه بر سر در حالی که نردبانی در دست داشت، روبه ستاره‌ها، در کنار کتابی ایستاده بود.کتاب را گرفتم و توی کیفم گذاشتم. دوستم از من خواسته بود نقدی برای این کتاب بنویسم. من که بیشتر با دنیای شعر کودک و نوجوان مانوس بودم و حوصله  خواندن رمان: آن هم در این زمان کمبود وقت: را نداشتم، کتاب را بردم و مهمان قفسه  کتابخانه‌ام کردم. همسرم که اهل رمان خواندن است وقتی آن را دید، علاقه مند شد نگاهی به آن بیندازد. چند روزی گذشت و من می‌ترسیدم نتوانم «با دنیای سوفی» انس بگیرم روز و شب‌ها می‌گذشت و من مانده بودم و حسرت یکی دو صفحه خواندن. شاید از حروف ریز و خطوط به هم فشرده  کتاب ترسیده بودم و یا ...

دنبال بهانه ای می‌گشتم تا آن را از خودم دور کنم. تا این که دوست کتاب خوانم،سراغ آن را گرفت. داشتم شرمنده می‌شدم.فرصتی خواستم و به گوشه اتاق، خزیدم و شروع کردم. توی پیشگفتار کتاب فهمیمدم که «دنیای سوفی» در جهان شناخته شده و میلیون‌ها نسخه از آن به چاپ رسیده است. بعد با خانواده  فرهنگی این نویسنده  60 ساله  نروژی آقای «یاستین گوردر» و پیشینه  علمی او آشنا شدم. پدرش استاد دانشگاه و مادرش هم معلم و نویسنده  کتاب کودک بود. خود نویسنده  کتاب هم معلم فلسفه بوده و ... از این که او هم یک معلم بود، خوشحال شدم و احساس کردم با ۲۰ سال سابقه در آموزش و پرورش، می‌توانم به عنوان یک شاگرد در کلاس او شرکت کنم. حرف‌های آغازین کتاب توسط مترجم، انرژی خوبی برای شروع مطالعه به من هدیه داد» دنیای سوفی» داستان تاریخ فلسفه با پرداختی هنرمندانه است. در کتاب جمله ای در اهمیت یادگیری تاریخ از «گوته» شاعر آلمانی آمده است که تاکید می‌کند لازم است هر کسی تاریخ ۳۰۰۰ ساله  دنیای خودش را بداند.

 گوردر با پی بردن به اهمیت فلسفه در پاسخ گویی به سوالات اساسی انسان، سعی در خلق یک اثر ادبی و فلسفی بزرگ برای نوجوانان و جوانان کرده است. خوب است ذره بین دقت مان را در دست بگیریم و با چشمانی مشتاق، به تماشای زیبایی‌های این اثر بنشینیم.

 خلاصه داستان 

سوفی آموندس، دختری دانش آموز است مثل همه  دانش آموزان دیگر اما با این تفاوت که کمی بیشتر فکر می‌کند. سوفی آموندس از مدرسه به خانه برمی گشت. نیمه  اول راه را با «یورون «بود. راجع به آدم مصنوعی ، حرف می زدند.یورون معتقد بود مغز آدم مثل یك رایانه ی پیچیده است. سوفی اطمینان نداشت كه كاملابا او هم عقیده باشد. به هر حال انسان باید چیزی بیشتر از ماشین باشد....»(باغ عدن /ص ۳)
سوفی کنجکاو، یک روز در هنگام بازگشت از مدرسه - توی صندوق پست خانه شان-یک نامه  جدید و جالب پیدا می‌کند؛ نامه ای برای سوفی اما بدون تمبر و بی هیچ نام و نشانی از فرستنده!

  در نامه سوالی کوتاه است: «تو كیستی؟» 

کشش داستان با همین معما شروع می‌شود و با نامه‌های دنباله دار شخص ناشناس برای سوفی ادامه پیدا می‌کند. پدر سوفی، ناخدای کشتی است و روی دریا کار می‌کند و دغدغه  اصلی مادر او هم، بیشتر کارکردن و مسایل ساده  روزمره است. خرمن ذهن پویا و جست وجوگر سوفی نوجوان، با جرقه  نامه‌های فلسفی شعله ور می‌شود. این نامه‌ها حالابه وسیله  سگی به نام «هرمس» به دست او می‌رسد. سوفی نامه‌ها را در غار تنهایی‌اش که آلونکی مخفی در گوشه باغچه‌شان است می‌خواند. او نگران است مادرش متوجه  نامه‌ها شود و او نتواند ارتباط فلسفی‌اش را با فرستنده  نامه‌ها ادامه دهد. در پایان بیشتر این نامه‌ها هم پدری به نام سرگرد «آلبرت كناگ» کارت تبریک‌هایی را با چند خط نوشته تقدیم دخترش «هلیده مولاكناگ» کرده و از سوفی خواسته که این‌ها را به دست هلیده برساند. سرگرد آلبرت کناگ یکی از نیروهای نروژی حافظ صلح سازمان ملل، در لبنان است.

نویسنده: محمد عزیزی

مقاله کامل را از بخش پیوست دریافت کنید.

Submitted by Anonymous (تایید نشده) on ی., 09/08/2013 - 15:43