آسان کردن مسأله جدایی در کودکستان خانگی
برخورد مادر
احساس مادر هنگام ترک فرزندش میتواند بر احساس کودک هنگام تنها گذاشتن او تأثیر گذارد. کودک ناراحتی و دلشوره مادر را احساس میکند، از این رو مادر باید مطمئن باشد که کودک از بازی با سایر کودکان لذت خواهد برد و مادر مسئول به خوبی از کودک مراقبت خواهد کرد. او باید بداند زمان آن فرارسیده است تا وابستگی کودک را به خود کمتر کند.
اما احساسات همیشه پیرو قوانین نیستند. مادر نیز مانند کودک ممکن است نگران شده و هنگام جداشدن از کودک خود دچار دلشوره و اضطراب گردد. در این مواقع بهتر است خود را قانع کنید که ارزش شرکت در گروه و لذتی که کودک از آن میبرد بسیار بیشتر از تنها بازی کردن در خانه است. به خاطر داشته باشید در سه سالگی بیشتر کودکان برای یک جدایی کوتاه مدت از مادران آمادگی دارند و از اینکه از عهده این جدایی برمیآیند احساس رضایت میکنند.
هر مادر به دلایلی کودک خود را روانه گروه میکند. این دلایل هر چه باشد میتواند تعیین کننده نوع برخورد مادر و نحوة سازگاری کودک با گروه باشد. اگر دلیل اصلی این است که برای مدت کوتاه از شر بچه خلاص شود (بیشتر مادرها ممکن است چنین احساسی داشته باشند) کودک ممکن است آن را احساس کرده و از مادر جدا نشود. اما مادری که باور دارد شرکت کودک در گروه برنامهای آموزشی و تفریحی است، به طور مسلم احساس نمیکند که از شر کودک خلاص میشود، بلکه به این میاندیشد که کودک را برای شرکت در یک برنامه مفید و تفریح بیشتر از خود جدا میکند.
اگر شما بتوانید این احساس را صادقانه به کودک خود منتقل کنید، جدایی او از شما با ملایمت بیشتر انجام میگیرد.
آماده کردن کودک برای جدایی
بهترین روش این است که جدایی کودک از روی برنامه معینی انجام شود. به سادگی برای کودک توضیح دهید: امروز گروه در خانه آرش تشکیل میشود و من هم تمام مدت آنجا میمانم، چون اولین روزی است که گروه آنجا تشکیل میشود، اما دفعه آینده که خانه آرش میروی پروین خانم (مادرآرش) مادر مسئول خواهد بود و من دم در با تو خداحافظی خواهم کرد. پیش از فرارسیدن نوبت آینده گروه آنچه را که درباره ماندن در خانه آرش گفتهاید حتی با همان واژهها برای کودک تکرار کنید. تا اواخر هفته موضوع به طور کامل برای کودک جا میافتد. میتوانید به کودک تذکر بدهید که تا به حال یکبار در هر خانه همراه با او ماندهاید و از هفته آینه همه مادرها دم در خداحافظی خواهند کرد.
نخستین لحظههای جدایی مشکلترین مرحله است، در این لحظه گریه و زاری کودکان بیشتر برای آزمایش اعتماد به نفس شما و از دست ندادن شماست. اگر از در خارج شده باشید، بیشتر کودکان آنقدر واقعبین هستند که بدانند دیگر کاری از دستشان بر نمیآید. آنها به زودی چنان سرگرم میشوند که دفعه آینده به رفتن شما کمتر اهمیت میدهند.
جدایی تدریجی برای برخی از کودکان
همراهی مادر به مدت یک هفته میتواند برای کودک کافی باشد. اما بعضی کودکان به دلایل گوناگون مدت طولانیتری نیاز به حضور مادر دارند. وحشت و ترس آنان از رفتن مادرشان بدون تردید واقعی است. در این گونه موارد جدایی ممکن است یک ماه و یا بیشتر به طول انجامد. در این مدت لازم است مادر صبر و حوصله داشته و وضعیت کودک خود را درک کند.
چند روز اول را میتوانید در گوشهای از اتاق بازی بنشینید و مثلاً به خواندن کتاب بپردازید. اصرار نداشته باشید که کودک شما با دیگران بازی کرده و یا در فعالیتهای گروه شرکت کند. به او اجازه دهید در کنار شما بایستد و یا حتی اگر مایل است مدتی روی زانوی شما بنشیند. به زودی کودک دربارة کارهایی که کودکان انجام میدهند کنجکاو شده و به شرکت در بازی علاقهمند خواهد شد. تنها قدری زمان لازم است. مادر مسئول ممکن است تلاش کند او را در برخی فعالیتها شرکت دهد و یا سایر کودکان ممکن است بخواهند که به آنها بپیوندد.
در این حال کودک کمکم به چیزهای دیگر علاقهمند شده برای مدت کوتاهی از شما جدا میشود. به محض اینکه احساس اطمینان بیشتری کرد شما میتوانید برای مدت کوتاهی اتاق را ترک کنید. دزدکی خارج نشوید و در عین حال اضطراب خود را هم با پرسیدن اینکه آیا اجازه میدهد شما خارج شوید، نشان ندهید. وقتی با خوشحالی مشغول بازی با اسباببازیهاست و یا در حال درست کردن پازل است با صدای بلند به مادر مسئول بگویید که شما خیلی تشنه هستید و برای نوشیدن یک لیوان آب به آشپزخانه میروید. بدون آنکه برای فهمیدن واکنش کودک به او نگاه کنید (در صورت نگرانی صدای او را خواهید شنید)، اتاق را به آهستگی ترک کنید. اگر کودک نگران شود ممکن است همراه شما بیاید، برای بار اول مدت طولانی خارج از اتاق نمانید.
زمانی که متوجه شدید بیشتر وقت را به بازی میگذراند و نه در کنار شما، روز بعد به او بگویید ممکن است امروز بیشتر در اتاق پذیرایی بنشینید، برای اینکه صندلیهای آنجا راحتتر هستند.
زمانی که او به رفتن شما به اتاق دیگر عادت کرد و به ندرت برای دیدن شما به آن اتاق آمد، میتوانید برنامه خود را برای ترک خانه آغاز کنید. در آغاز برای مدت کوتاه، اما پس از گذشت چند روز میتوانید تمام وقت از او جدا شوید. از اینکه کودک شما به یکی از سرگرمیها مشغول شد به اتاق بازی بیایید و از مادر سؤالی بپرسید، اینکه آیا او یک خودکار، فلان روزنامه یا مجله را دارد؟ وقتی او جواب منفی داد به کودکتان بگویید که برای خرید آن شیء بیرون میروید و تا چند دقیقه دیگر برنمیگردید. هیچگاه از کودک درباره رفتن یا ماندن خود سؤال نکنید. به او بگویید که بیرون میروید اما از او نپرسید پس از انجام موفقیت آمیز این مرحله، کودک شما آمادگی این را دارد که تمام روز از شما جدا باشد.
کمک مادر مسئول
هنگامی که کودکی نیاز دارد تا مادرش بیشتر از یک هفته اول با او در گروه بماند شما میتوانید به مادر و کودک برای برطرف کردن این مشکل کمک کنید. انتقاد از شیوه ترتیب مادران دیگر آسان است، به ویژه اگر کودک شما بدون هیچ گونه مشکل به شرکت در گروه عادت کرده باشد. ممکن است فکر کنید مادر دیگر کودک خود را «نازنازی» بارآورده و یا اگر مادر بدون نگرانی از در بیرون رود کودک پس از مدت کوتاهی آرام شده و دیگر بیتابی نمیکند.
اما اگر مادری احساس میکند باید کمکم از کودک خود جدا شود، سایر مادران باید با او همکاری کنند. در این گونه موارد به جای انتقادکردن از سایر مادران بهتر است رفتاری ملایم و محبتآمیز در پیش بگیرید. اگر اندکی صبر کنید به این نتیجه خواهید رسید که روش مادر دیگر، هر چند نسبت به روش شما متفاوت باشد، به طور معمول در مورد فرزند او مؤثر واقع میشود.
زمانی که یکی از کودکان به مادرش میچسبد و در فعالیتها شرکت نمیکند، شما باید با رفتاری عادی و با خوشرویی توجه او را به کاری جلب کنید و برای شنیدن جواب رد نیز آماده باشید. به عنوان مثال اگر مشغول توزیع وسایل موسیقی هستید میتوانید از او هم بخواهید که یکی را انتخاب کند. اگر کودک وارد گروه نشد میتوانید به او بگویید همانجا که ایستاده به زدن دایره زنگی ادامه دهد و از بقیه بخواهید به موسیقی او گوش بدهند. یا اینکه میتوانید برای برانگیختن کنجکاوی او، کودکان را برای شنیدن داستان، نزدیک به جایی که او ایستاده جمع کنید. در بیشتر موارد بدون آنکه متوجه شود به جمع نزدیکتر میشود. این میتواند آغاز یک جدایی موفقیتآمیز برای او باشد.
واکنشهای تأخیر شده و مشکلات بعدی مربوط به جدایی
گاه ممکن است کودکی که جدایی از مادر را به آسانی پذیرفته است، چند هفته و یا چند ماه بعد از خود واکنش نشان دهد. کودک در آستانه در به مادر که با شگفتی و نگرانی او را نظاره میکندمیچسبد و نمیخواهد از او جدا شود. بدتر از آن میگوید «دیگر نمیخواهم به گروه سرگرمی بروم» صبحها از پوشیدن لباس خودداری میکند، در حالی که پیش از این با اشتیاق لباسهایش را میپوشید. در بیشتر موارد دلیل بیتابی کودکان هنگام جداشدن از مادر، بیزاری آنها از شرکت در گروه نیست.
کودک با این کار مادرش را میآزماید تا ببیند او چه میگوید و چه میکند و مهمتر اینکه نظرش دربارة گروه سرگرمی چیست. همچنین تا این زمان از نو بودن و هیجان گروه هم قدری کاسته شده و کودک ناگهان احساس میکند که در برابر وقت خوشی که در گروه میگذراند چیز دیگری را از دست داده است، ساعتهایی که با مادرش میگذرانده است. کودک به دوران نوزادی از دست رفته خود غبطه میخورد و ناگهان از رفتن به گروه سرباز میزند.
در این وضعیت بهترین روش برخورد با کودک چیست؟ اگر کودک بگوید «من نمیخواهم به گروه سرگرمی بروم» اصرار به رفتن او نه تنها پافشاری و لجاجت او را بیشتر میکند، بلکه علاقهمندی او را به گروه تبدیل به نفرت میکند. از سوی دیگر تأمل و تردید از جانب شما و پرسیدن اینکه «چرا میل نداری بروی؟»، «از گروه سرگرمی خوشت نمیآید؟» مانندآن است که از او بخواهید برای شما تصمیمگیری کند.
افزون بر آن اگر شما هم چندان مطمئن نباشید که رفتن به گروه بهترین برنامه روزانه برای اوست بدون شک او به نیت شما پی برده و در برابر رفتن به گروه مقاومت خواهد کرد. بهترین راه این است که خودداری و عدم تمایل او را با همدردی بپذیرید و به گونهای صحبت کنید که انگار مطمئن هستید او حتماً در گروه شرکت خواهد کرد.
برایش تعریف کنید گاهی هم شما مایل به انجام کاری نبودهاید و میخواستید در منزل بمانید اما آن کار را انجام دادهاید. به کودک بگویید شرکت در گروه بازی یعنی هر روز رفتن به گروه. بچههای دیگر دلشان برای او تنگ خواهد شد و او واقعاً برای گروه اهمیت دارد.
اگر شما به گروه بازی و ارزشی که برای فرزندتان دارد اطمینان داشته باشید میتوانید به آسانی کودک خود را متقاعد کنید. ممکن است نظر کودک دربارة رفتن به گروه تغییر کند اما همچنان به مخالفت خود ادامه دهد. او فکر میکند اگر زیر حرفش بزند، خود را نزد شما کوچک کرده است.
هر گونه تغییر در برنامه تنظیم شده میتواند او را از پافشاری و لجاجت در به کرسینشاندن حرف خود بازدارد. پدر میتواند به جای شما او را به گروه ببرد، یا اینکه سهچرخهاش را همراه ببرد، یا حتی او را در رورؤک بچهها گذاشته و به گروه برسانید. اگر کودک یکدنده است و احتمال یک جنگ تمام عیار میرود، بهتر است بدون اینکه خشمگین شوید بگذارید تا در خانه بماند.
چنانچه پس از هفتهها رفت و آمد کودک باز هم به شما بچسبد و بخواهد که پهلویش بمانید، نگران نشوید. به یاد بیاورید بزرگ شدن روندی هموار و بدون وقفه نیست. اطمینان داشته باشید که اضطراب کودک هنگام جدایی از شما موقتی است. اگر برایتان امکان دارد ساعتهایی از صبح یا تمام مدت را در گروه بمانید و به کودک بگویید که دفعه آینده نمیتوانید بمانید و برایش توضیح دهید گروه بازی تنها برای بچههاست و نه برای مادرها.
اگر کودک همچنان رغبتی به شرکت در گروه از خود نشان نمیدهد بهتر است حوصله داشته و وقت بیشتری برای کودک در نظر بگیرید. به ویژه اگر نوزاد یا بچههای بزرگتر مانع از توجه بیشتر شما به او میشوند.
روزهای نخست
نخستین روز تشکیل گروه سرگرمی در هر خانه، تأثیر بسزایی در موفقیت برنامه و توادم آن دارد. اگر نخستین روز بدون مشکل برگزار شود و کودکان و (مادران) ساعتهای خوبی را بگذرانند، همگی با یک آغاز خوش به استقبال روزهای بعد خواهند رفت.
برنامه کوتاه شده
برای سهولت کار میتوان ساعتهای برنامه را در روزهای نخست کوتاهتر از معمول تنظیم کرد، طوریکه بیش از یک ساعت به طول نینجامد. بدین ترتیب هم کار مادرانی که هفته اول تمام وقت با کودکانشان میمانند آسان میشود و هم کار مادران مسئول که دارای اعتماد به نفس و تجربه کافی برای اداره گروه نمیباشند.
همان برنامه جدید هم ممکن است کودکان را زود خسته کند. در آخر کودکان که از هیجان این برنامه جدید ممکن است خیلی زود خسته شوند، از این رو بهتر است پس از دو هفته برنامه تماموقت را آغاز کنید. در این فاصله زمانی بچهها جای خود را یافته و گروه حالت واقعی گرفته و فعالیتهای گروه بسیار روانتر از روزهای نخست پیش میرود.
فعالیتهای روز نخست
اولین روز آغاز گروه یکی از مشکلترین روزهاست. کودکان باید مطالب بسیاری دربارة سازگاری در گروه، اشتراک، رعایت نوبت و بازی مسالمتآمیز بیاموزند. وسایل بازی برای برخی از کودکان تازگی دارد. فعالیتهای هنری و نقاشی نیاز به توضیح دارد و کودکی که در منزل او گروه تشکیل شده، هر چند از آغاز او را برای در اختیارگذاشتن وسایلش آماده کرده باشند، از روی غریزهای طبیعی میخواهد از اموال خود محافظت کند و ممکن است بدترین رفتار خود را در این روز نشان دهد.
از سوی دیگر اینکه مادران دیگر همگی در آن نزدیکی هستند و مادر مسئول خود را موظف میبیند که همه را ساکت نگه دارد تا مادران را مطمئن سازد که از عهده کار خود برمیآید.
از این رو تنظیم دقیق برنامه و آماده کردن وسایل مورد نیازش قبل از رسیدن کودکان در نخستین روز اهمیت بسیاری دارد. اسباببازیهای جدید و گوناگون را باید از دسترس کودکان دور نگه داشت تا از سردرگمی و جنجال در گروه جلوگیری شود، فراهم نمودن چند وسیله برای فعالیتهای ساده و آموزنده کافی است.
وسایلی مانند: وسایل کاردستی روی میز کار، رنگ روی سهپایه، مکعب یا لگو وسایل جانبی آن در قسمت مخصوص به خود، چند پازل آسان و چند کتاب عکسدار در قفسهها. وسایل دیگر را باید به طور موقت کنار گذاشت.
از آنجا که ساعت کار گروه کوتاه است، این وسایل در مدت بازی آزاد برای سرگرم کردن کودکان کافی خواهد بود. پس از مدتی بازی، کودکان به خوردن خوراکیهای خود سرگرم میشوند، فعالیتی که نمیتوان از آن صرفنظر کرد. آنگاه مادر مسئول داستانی را که برگزیده برای آنها میخواند. گوش دادن به داستان بهترین سرگرمی برای نخستین روز از کار گروه است. گوش دادن به داستان افزون بر آنکه مورد علاقه کودکان است باعث میشود آنها خود را در خانه خود احساس کنند.
به خاطر داشته باشید که گوش دادن به داستان در گروه تجربهای است جدید که با گوش دادن به داستان در خانه تفاوت دارد. از این رو بهتر است داستانی کوتاه انتخاب کنید و اگر تعدادی از کودکان خود را با بازیهای دیگر سرگرم کردند دلگییر نشوید.
کودکان پس از شنیدن داستان ممکن است بخواهند باز هم بازی کنند. به آنها اجازه دهید تا در مدت زمان باقیمانده تا پایان گروه با هر بازی که دوست دارند، خود را سرگرم کنند. روز را با یک شعر خداحافظی به پایان ببرید. هنگام تنظیم برنامه روز اول و در تمام ساعتهایی که کودکان در خانه شما هستند هدفهای مورد نظر را همواره به خاطر داشته باشید:
اجرای برنامه روزمره باید دارای نظم و ترتیب باشد تا حسن اعتماد و اطمینان کودکان را جلب کند. تشریفات سادهای را که مایلید هر بار تکرار شود مانند خواندن شعر صبحبخیر و یا جمله کوتاهی که قبل از غذای ساعت ده گفته میشود، از جمله برنامههای مفید هستند. حتی اگر برنامه صبح فقط به مدت یک ساعت اجرا شود بهتر است از روی برنامه تنظیم شده همیشگی باشد. بازی آزاد، چاشت و بازی دستهجمعی. ناهار را میتوان در زمانی که ساعت برنامه گروه کامل است اجرا کرد.
تلاش کنید گروه را به گونهای اداره کنید که به کودکان خوش بگذرد و بخواهند باز هم به گروه بیایند. از ترتیب دادن بازیها و فعالیتهای دستهجمعی پیچیده خودداری کنید، تنها به فعالیتهای دلخواه و مطمئن بپردازید. کارهای هنری ساده، داستانگویی، خوراکی ساعت ده، خواندن چند ترانه آسان، بازیهایی که با دست و انگشت انجام میشود: عمومک مورچه داره، آتل متل و …
رفتار شما نسبت به همة کودکان باید دوستانه، عادلانه و همراه با حمایت از آنان باشد. تلاش کنید که مورد اعتماد آنان باشید، همواره خونسرد و آرام باشید، روشن و شمرده صحبت کنید، در هر جا که لازم است از نشان دادن محبت خود دریغ نکنید و مهمتر از همه به یاد داشته باشید تجربه این کودکان در روابط اجتماعی بسیار محدود بوده است. ممکن است به نظر شما شگفتانگیز باشد که کودکی برای دوست شدن با کودکی دیگر او را کتک بزند. قانون برای یک کودک سه ساله یعنی به دست آوردن هر چیز به هر وسیله. از این رو نباید بیدرنگ به هر رفتار ناپسند آنها برچسب «بد و زشت» زد.