مشکلات روزهای اول در کودکستان خانگی
پیش از آنکه کودک با آسودگی به تفریح بپردازد و از گروه سرگرمی لذت ببرد با دو مانع بزرگ روبهرو است. نخست آنکه باید با دنیای جدیدی که شامل ۳ یا ۴ خانه جدید، مادرانی جدید، کودکان جدید و تجربه جدید بودن در گروه است، دست و پنجه نرم کند. بزرگترها نیز ممکن است هنگام روبهرو شدن با هر وضعیت جدید و ناشناخته دچار تردید شده، احساس خطر کنند.
از این رو میتوان درک کرد چرا برنامهای به سادگی گروه سرگرمی میتواند تجربه ترسناک و اضطرابآوری برای یک کودک سهساله باشد. جدا شدن از مادر حتی برای مدت زمان کوتاه میتواند علت ترس و نگرانی کودک باشد. در این فاصله زمانی بسیار مهم کودک نخستین گام خود را برای دستیابی به استقلال شخصی برمیدارد.
کودکان نسبت به این مشکلات واکنشهای متفاوت نشان میدهند. برخی بدون لحظهای درنگ با این تجربه جدید همراه میشوند، برخی دیگر محتاطتر بوده و اشتیاقی به آزمودن تجربههای جدید ندارند. بعضی کودکان بیش از سایرین هنگام جدایی از مادر بیتابی میکنند. خلق و خوی طبیعی کودک و نیز شیوه برخورد مادر با مسأله جدایی نقش مهمی در کنار آمدن کودک با گروه دارد. البته این دو مشکل (محیط جدید و دوری از مادر) جدا از یکدیگر نیستند. هر چه کودک بیشتر با وضعیت جدید آشنا شود، جدایی از مادر برای او آسانتر خواهدبود.
میتوانید با به کار بردن روشهای گوناگونی کودک خود را یاری کنید تا از شرکت در گروه لذت ببرد. بهتر است کودک را از پیش آماده کرد تا از ترس و ابهام او کاسته و جدایی برای او آسانتر گردد. کودک را با دقت و کمکم با گروه آشنا کنید. بهتر است با قدری زحمت بیشتر آغاز بهتری را برای کودک ایجاد کنید، زیرا زدودن تصویری از یک آغاز ناخوشایند از ذهن کودک آسان نخواهد بود. بهتر است از زیادهگویی و تعریف بیش از اندازه بپرهیزید.
اگر درباره گروه بیش از اندازه صحبت کنید و تصویر باشکوهی از آن بسازی به طور یقین کودک به شما بدگمان خواهد شد و با خود میاندیشد که «کلکی درکار است»، «چرا مادرم آنقدر اصرار میکند که به گروه سرگرمی بروم؟» در تمام مدتی که کودک را آماده میکنید بهتر است رفتاری معمولی، واقعی و صادقانه داشته باشید.
آشنایی با ناشناختهها
آشنایی قبلی با سایر کودکان
اگر کودک شما با همه کودکان آشنا شده و با آنها پیش از آغاز گروه، بازی کرده باشد با نرمش بیشتری میتواند خود را با گروه سازگار کند. از آنجا که کودکان همگی در یک محله سکونت دارند ممکن است برخی از آنها یکدیگر را شناخته یا در خانه یکدیگر با هم بازی کرده باشند. پیش از آغاز به کار گروه، ترتیبی بدهید که کودک شما با هر یک از کودکان جداگانه در خانه شما و یا در خانه آنها بازی کند. آشنایی کودک با سایر کودکان پیش از تشکیل گروه از اضطراب ونگرانی کودک کاسته و به شما در سازگار کردن کودک خودبا گروه یاری خواهد کرد. در این ملاقاتها مادرها نیز فرصتی برای آشنایی با یکدیگر و نیز با کودکانی که هفتهای یک بار مسئول آن در خانه خواهند بود به دست میآورند.
بهترین زمان برای آغاز فعالیت گروه، هنگام بازگشایی مدارس است. شما در طول تابستان با مادران و کودکان دیگر آشنا میشوید. در این دیدارها هنگامی که کودک شما برای نخستین بار با هم گروههای آینده آشنا میشود، با لحنی معمولی به او بگویید که به زودی و یا در پاییز صبحها به گروه سرگرمی خواهد رفت و یا زمانی که برادر بزرگتر او مدرسهاش باز میشود او هم صبحها به گروه سرگرمی خواهد رفت و نازی یکی از همبازیهای او خواهد بود.
به این ترتیب او فرصت کافی خواهد داشت که به این موضوع فکر کند و آن را بپذیرد. از همه مهمتر هنگامیکه بزرگترها از او میپرسند «مدرسه میروی» و یا «کلاس چندمی» میتواند با افتخار جواب دهد: «من پاییز به گروه سرگرمی میروم».
انتظارهای کودک از گروه
اگر کودک شما تصویر روشنی از این برنامه داشته باشد ممکن است با روحیهای خوب روزهای نخست را سپری کند. سادهترین روش آن است که کارهایی را که انتظار دارد در گروه انجام دهد به صورت داستان برایش تعریف کنید. کودکان در این سن از شنیدن داستانهای مربوط به خود و مطالب آشنای دیگر بسیار لذت میبرند. لازم نیست برای به هیجان آوردن کودک درباره رفتن به باغوحش، میهمانیهای گوناگون و مانند آن داستانسرایی کنید.
فعالیتهای روزمره مانند ساختن یک خانه با لگو، فروشندگی مغازه، نقاشی و ناهار خوردن دستهجمعی به اندازه کافی جالب خواهد بود. اسامی کودکان دیگر را بر روی قهرمانهای داستانهایتان بگذارید. اگر حوصله دارید اسامی چهار یا پنج کودک دیگر را نیز هر بار به بهانه یک فعالیت جدید در «قصه گروه» تکرار کنید. بچهها از تکرار لذت میبرند و با شنیدن پی در پی اسامی ذهنتیت تازهای درباره گروه پیدا میکنند.
بهتر است کودک را برای مشکلاتی که پیش خواهد آمد از قبل آماده کنید. به این ترتیب که مشکلات را در لابهلای قصه بگنجانید، به عنوان مثال دو کودکی که بر سر یک اسباببازی با هم دعوا میکنند، کودکی که برجی را که دیگری ساخته است واژگون میکند. البته بهتر است کمتر بر نتایج اخلاقی تأکید کنید. لازم نیست بیش از اندازه درباره اشتراک، رعایت نوبت و قاپ نزدن و غیره توضیح بدهید. هدف، آموزش مطالب اخلاقی به وسیله داستان نیست. کودکان از طریق تجربه این مسائل را خواهند آموخت. شما تنها ذهن آنها را برای چنین پیشامدهایی آماده میکنید.
گفتوگو با سایر مادران درباره فرزندتان
هر اندازه میزان آگاهی سایر مادران درباره کودک شما و روحیه او بیشتر باشد، بهتر میتوانند گروه را اداره کنند. این آگاهیها میتواند عبارت باشد از: از کودک خجالت میکشد، جنب و جوش او زیاد است، باید به طور دائم او را آزاد گذاشت تا انرژیاش را مصرف کند، هیچ کاری برای مدت طولانی او را سرگرم نمیکند یا به قدری شیفته انجام کاری میشود که همه چیز را فراموش میکند و … این گونه دانستنیها به سایر مادران کمک میکند که چگونه با کودک رفتار کنند.
دانستنیهای جزییتر میتواند عبارت باشد از: از حیوانات میترسد، از رفتن به توالت در منزل دیگران خوشش نمیآید، خیلی آهسته غذا میخورد، بستنی شکلاتی دوست ندارد. از پازل خوشش میآید و مشکلترین انواع آن را میتواند انجام دهد، از شماره خوشش میآید، عاشق هواپیماست و … دانستن این گونه اطلاعات مانع بروز مشکل و سوءتفاهم شده خواهند شد و در عین حال به مادران دیگر میآموزد چگونه کودک شما را راضی نگه دارند.