اوقات فراغت تربیتی غیررسمی(بخش نخست)
نگاهی به اوقات فراغت و کلاسهای تابستانی کودکان و نوجوانان و چالشهای پیش رو
آن روزها که هنوز بیشتر منازل به محیطی به نام حیاط که حالابا گرانی زمین و منزل دیگر در قید حیات نیست، مجهز بودند، تابستانها حوض آب منازل آب میشد، پسرها در حوض غوطه میخوردند و از قضا شانسی هم برای غرق شدن نداشتند چون ارتفاع بیشتر حوضها به نیم متر هم نمیرسید. دخترها هم در راستای کمک به مادر خانه کنار حوض ظرف میشستند. حوضها کاربردهای دیگری هم داشتند که پرتاب کردن هندوانه داخل آنها را هم شامل میشد.
اصولاً خاطرات تابستانی ما دهه شصتیها خیلی هم خنک بود، یکیش همین ماجرای آب تنی تو حوض، یکی دیگرش خوابیدن روی پشت بام و روی تراس یا ایوان منازل، انصافاً قبول بفرمایید که خاطرات خنکی بودند چون ما با همین ابتکارات ساده در تابستان احساس گرما نمیکردیم؛ پشه بند و یک کاسه یا پارچ آب برای بالای سر و یک رادیو که میتوانست ما را بخواباند. البته بعضی خانوادهها حوصله بیشتری داشتند و از آن تلویزیونهای ۱۴ اینچ قرمز رنگ پارس با سیم میبردند روی تراس و بام تا با آنتن سر خودش اوشین و روزی روزگاری تماشا کنند.
اوقات فراغت کودک امروزی دیگر شباهت و قرابتی با کودک سالها پیش ندارد. اگر ما کودکی مان را در کوچهها و با خاله بازی، لی لی، منچ و تیله و گاه تنها با یک کلاس نقاشی یا در بهترین حالت ورزشی میگذراندیم، کودک امروز تابستان خود را با لپ تاپ و تبلت و پلی استیشن یا در حالت دیگر با گذراندن انواع کلاسها در ساعتهای مختلف روز سپری میکند. در این میان یک سؤال پررنگ در ذهن شکل میگیرد: راه درست کدام است؟ شیوه گذراندن فراغت به سبک دیروز یا امروز؟ آیا برای دور کردن فرزندانمان از پشت این جعبههای جادویی در تابستان باید آنها را به دست هزار و یک جور کلاس بسپاریم؟ افزایش میزان کلاسهای فراغت در روز برای کودک چه لزومی و چه تاثیری دارد؟
آرزوهای خود را به فرزندانتان تحمیل نکنید
این روزها والدین، بیش از گذشته، نگران اوقات فراغت فرزندان خود هستند و گاهی با همسایه و اقوام هم در این زمینه رقابت میکنند که فرزند آنها فلان کلاسها را میرود و فلان آموزشگاه ثبت نام کرده؛ این در حالی است که گاهی والدین سعی دارند به اجبار فرزندانشان را به کلاسهای تابستانی بفرستند. بچهها به خاطر فشاری که در دوران مدرسه به آنها وارد میشود، همواره منتظر آمدن فصل تابستاناند و فکر میکنند نباید در تابستان کاری انجام دهند. در این شرایط والدین برای بچههایشان برنامههایی تدارک میبینند که بخش اصلی آن شرکت در کلاسهای آموزشی است. بسیاری از دانش آموزان به این دلیل به این کلاسها میروند که والدین به آنها فشار میآورند. بدین ترتیب در بسیاری مواقع، برنامههای والدین برای اوقات فراغت بچهها حالت تکلیف پیدا میکند و نتیجه چندانی به بار نمیآورد.
آبتین ۱۲ ساله دانش آموز به گزارشگر کیهان میگوید: «برگزاری کلاسهای متعدد برای دانش آموزان کار خوبی است، اما پدر و مادرها نباید ما را مجبور کنند در کلاسهای مورد علاقه خودشان ثبت نام کنیم. من زبان دوست ندارم اما والدینم مرا مجبور کردهاند در تابستان امسال هم به کلاس زبان انگلیسی بروم و هم برای اولین بار در کلاس فرانسه ثبت نام کنم. فرانسه و انگلیسی در ذهنم قاطی شده و همهاش کلمات را اشتباه تلفظ میکنم. هیچکدام از مربیانم در این کلاسها از من راضی نیستند. خودم هم به کاراته علاقه دارم. مادرم میگوید: «کلاس کاراته بروی که دست و پایت بشکند؟! حوصله اینجور دردسرها را ندارم.»
آرشام که امسال به کلاس هشتم میرود در حالی که زیاد خوشحال به نظر نمیرسد از آموزشگاه هنری بیرون میآید.
او میگوید: «من دوست داشتم در تابستان به کلاس فوتبال بروم، اما به اصرار پدر و مادرم به این آموزشگاه میآیم. آخر پسر عمویم نقاشی میکند. پدر و مادرم همیشه می گویند از پسر عمویت یاد بگیر. بچه آرامی آ ست و سرش به کار هنری. تو همیشه شر هستی! فوتبال بروی که در ایام سال تحصیلی هم بهانهاش را بگیری و از درسهایت عقب بیفتی؟ یا با بچهها دم به دقیقه توی زمین چمن دست به یقه باشی. اما من دوس ندارم یکجا بنشینم و هی نقاشی کنم. من که مثل پسر عمویم نیستم.»
موج سواری با برنامههای فشرده کلاسهای تابستانی
شیوا دولت آبادی، پژوهشگرو روان شناس اجتماعی با گلایه از اینکه بسیاری از خانوادهها در فصل تابستان فرزندانشان را مجبور میکنند به کلاسهای مختلف بروند تا از به بطالت گذراندن اوقات فراغتشان جلوگیری کنند، اما در واقع گاهی این کلاس رفتنها آنقدر زیاد میشود که تمام روز یک کودک را در بر میگیرد و این شیوه درستی برای گذران اوقات فراغت به نظر نمیرسد. وی توضیح میدهد: «این کاملاروشن است در شرایطی که کودک سال تحصیلی جدید، همراه با برنامههای فشرده را پشت سر گذاشته است، در تابستان قرار است فعالیتی با کمی جنبههای فراغت آمیز به معنای مثبت و فعال کلمه را بگذراند.
بنابراین وقتی که ما از اوقات فراغت یا تعطیلات در تابستان صحبت میکنیم با توجه به شرایط اقلیمی کشور، باید بین فراغت و تحصیل کودکان برنامه ریزی متفاوتی ایجاد کنیم. به این معنا که بخشی از اوقات فراغت یا تعطیلات برای تجدید قوا و شروع سال تحصیلی بعد در نظر گرفته شود و اگر قرار باشد که تمام سال شکل خشک و بی روح داشته باشد، این نیروی تجدید قوا برای دوباره با اشتیاق به مدرسه برگشتن و دنبال کردن اهداف آموزشی در کودکان از بین میرود.»
آیا چیدمان کلاسهای فشرده در برنامه فراغت فرزندان، متدی است که والدین برای پز دادنهای اجتماعی بر میگزینند؟ وی پاسخ میدهد: «الان موجی از برنامههای فشرده کلاسهای تابستانی در جریان است. همه جا پلاکاردهای تبلیغی در باب انواع و اقسام کلاسهای تابستانی به چشم میخورد. با توجه به موج ایجاد شده در برخی از شهرها، ترسی که برخی از والدین دارند این است که با توجه به این موج ایجاد شده، نکند فرزندشان از یادگیری انواع مهارتها در فصل تابستان از دیگر کودکان عقب بماند و شرایطی ایجاد شود که فرزندشان مانند اکثر همکلاسیهایش از همه تخصصها برخوردار نباشد.
این ترس علتی است که کودکان را به سپری کردن انواع کلاسها اجبار میکند. اما معتقدم به کودک باید این شانس را بدهیم که به صورت مطلوب و با امکانات و فرصتهای فراغت مواجه شود. اگر همه شرایط برای کودک مطلوب باشد، این اوقات فراغت نیز برای او جواب مثبت میدهد. والدین نیز میتوانند به جای اجبار، آرزوهای خود را به کودکان کمتر انتقال دهند، چرا که تنها چیزی که با اشتیاق درونی همراه باشد، با رشد مواجه میشود.»
وی ادامه میدهد: «به بطالت گذراندن ایام تابستان همان قدر بد است که پر کردن زمان فراغت کودک با کلاسهای متعدد و فشرده. والدین با تجارب و برنامهها و آرمانهایی که برای بچههای خود دارند حق دارند تصمیم بگیرند که کودکان خود را با چه امکاناتی روبرو کنند؟ اما مشارکت در تصمیم گیری نیز بخشی از سهم کودک است. توجه به استعدادها و علایق کودک نقشی است که والدین باید بازی کنند، اما اگر فشاری شبیه به سال تحصیلی بر کودک باشد، اجبار وخستگی در آن میتواند آنها را ازتوانایی هایی که کودک را تعالی دهد، بیزار کند.»
از این روانشناس اهل فن سؤال میکنم: «فرزندان را در چه کلاسهایی ثبت نام کنیم که بر خلاقیت هایشان افزوده شود؟ وی پاسخ میدهد: «در قدم اول باید به اشتیاق و استعدادهایی که کودکان دارند توجه ویژه داشته باشیم. برای اینکه ممکن است همه کودکان به موسیقی یا نقاشی علاقه مند نباشند. ممکن است با تحمیل کردن اینها و چیدن این برنامهها به عنوان وظیفه، علاقه اندک آنها را هم به خاطرجدی شدن این فراغت از دست بدهند. از نگاه آموزشی و پرورشی چیزی که برای تکامل آنها در روزهای فراغت مناسب است شامل کلاسهایی همچون هنر، ورزش و فعالیتهایی میشود که باعث اعتلای انسان میشود.
اصطلاحی در روان شناسی کودک وجود دارد به معنای مواجه کردن کودک با امکانهایی که استعدادهایش شناسایی یا شکوفا شود. در ایام فراغت ضمن اینکه والدین از خستگی کودکان جلوگیری میکنند، مقداری با فراغ بال میتوانند به دنبال پیدا کردن استعدادهای کودکانشان باشند. یا اینکه در آنها با آرامش خلاقیتهایی را پرورش دهند که بر موفقیتهای مدرسه ای او بیفزایند. مثلااگر کودکی خط خوبی ندارد و این در مدرسه نیز برای او مشکل ایجاد میکند، والدین میتوانند با آرامش او را درایام تابستان به کلاس مناسب و خط بفرستند تا درعین شکوفایی استعداد وقتی دوباره به مدرسه بازمی گردد، به عنوان ملاک تازه ای از موفقیت این را بروز دهد، لذا برای انتخاب کلاس باید کودک را با موقعیتهایی آشنا کنیم که به دلیل تواناییهای حسی، حرکتی زمینههایی از توانمندی را ایجاد کند که پس از مواجهه این تصمیم گرفته شود که برای تابستان در چه کلاسی شرکت کند؟»
آموزش مهارتهای زندگی در اوقات فراغت
سمیه، دانش آموز به همراه مادرش برای خرید پارچه به بازار مولوی آمده است. او این روزها کنار دست مادر خیاطی یاد میگیرد. مادر سمیه میگوید: «زمان ما -اواخر دهه ۴۰- تابستانها پسرها میرفتند حرفه مکانیکی، نجاری و تعمیرات وسایل برقی و دخترها هم آشپزی و خیاطی و از این قبیل هنرها کنار دست مادرانشان میآموختند. به هر جهت از این فرصت سه ماهه برای آموختن حرفه ای که به درد زندگی آیندهشان بخورد بهره میگرفتند. الان دیگرخانواده ها به فکر این مسائل نیستند. بچهها اوقاتشان را پای بازیهای کامپیوتری واینترنت میگذرانند که بسیار هم خطرناک است چه از لحاظ روحی و چه از لحاظ تربیتی.»
وی ادامه میدهد: «من هر ساله از همین اوقات فراغت سه ماهه استفاده کرده و نکته ای از هنرهای خانه داری را به دخترم میآموزم. این طورمسائل در کتابهای درسیشان نیامده، اما خیلی مهم است که یاد بگیرد چون برای زندگی آینده و زمانی که مادر میشود، خیلی کاربردی هستند.»
اوقات فراغت صحیح؛ دوره تربیتی غیررسمی
حمید گازرانی جامعه شناس واستاد دانشگاه میگوید: «اوقات فراغت، درواقع دوره تربیت غیررسمی برای دانش آموزان است که این تربیت غیررسمی حتی بیش از تربیت رسمی میتواند در تغییر رفتار فرد مؤثر باشد، زیرا فعالیتهای غیررسمی این دوره مورد علاقه بچهها است و آنها آن را آزادانه انتخاب میکنند. اگر برنامههای آموزشی جالبی برای دانش آموزان تدارک دیده شود، اوقات فراغت آنها از حالت کسالت بار خارج میشود و به جای اینکه بچهها از سر بیکاری به رفتارهای نابهنجار روی آورند، مهارتهایی میآموزند که هم سرگرم میشوند و هم امکان اشتغال پیدا میکنند.»
وی با اشاره به اینکه فرستادن بچهها به کلاسهای آموزشی بد نیست اما نباید با زور و اصرار آنها را به کلاسهای آموزشی فرستاد، میگوید: «میتوان براساس علاقه بچهها برای آنها برنامه ر یزی کرد. درواقع بچهها نباید احساس کنند با اجبار به کلاس میروند. حتماً هم لزومی ندارد بچهها را به کلاسهای رایج مانند زبانهای خارجی بفرستیم، بلکه میتوانیم آنها را به کلاسهایی بفرستیم که مهارتهایی مانند مکانیکی، نجاری، خیاطی، آرایشگری یا گلسازی و ... بیاموزند.»
هزینه بالای کلاسهای تابستانی گریبانگیر خانوادهها
تابستان که میشود در و دیوارهای شهر پر میشود از انواع تبلیغات کلاسهای آموزشی و تفریحی که قرار است اوقات فراغت تابستانی کودکان و نوجوانان را غنی کنند. اوقاتی که غنی سازیشان خرج زیادی روی دست پدر و مادرها میگذارد. کلاس زبان با شهریه ۱۲۰ هزار تومان برای ۶ هفته، آموزش شنا با شهریه ای نزدیک به ۱۵۰ هزار تومان برای یک ماه و آموزش موسیقی با شهریه ۳۰۰ هزار تومانی برای یک ترم یک ماهه، ارقامی نیست که شمار زیادی از خانوادهها توان پرداخت آن را داشته باشند.
اما بیکاری و در خانه ماندن هم بلای جان است برای کودک سرشار از انرژی و در بیشتر اوقات تنها. شاید به همین دلیل است که بسیاری از خانوادهها عطای پر کردن اوقات فراغت کودکان و نوجوانانشان را به لقای تلویزیون و تبلت و کامپیوتر میبخشند و میپذیرند که فرزندانشان مدت زمان بیشتری را پای دستگاههای الکترونیک و بازی با آنها هدر دهند. گویی دربرخی خانوادهها به دلیل هزینه بالای کلاسها برنامه ریزی برای اوقات فراغت دانش آموزان به تعلیق درآمده است.
منصورمصیبی پدر دو دانش آموز از تشکیل نشدن کلاسهای تابستانی در مدرسه فرزندانش ابراز نارضایتی میکند و میگوید: «متاسفانه در مدرسه فرزندانم هیچ کلاس تابستانی تشکیل نمیشود و آموزش و پرورش خودش را کلاکنار کشیده است این در حالی ست که هزینه کلاسهای اوقات فراغت خصوصی هم آن قدر سرسام آور است که نمیتوانیم فرزندانمان را در این کلاسها ثبت نام کنیم. اگر مسئولان آموزش و پرورش در تابستان کلاسهای هنری، آموزشی، ورزشی و... بگذارند والدین دغدغه پرکردن وقت بیکاری فرزندانشان را در تابستان نخواهند داشت و از طرفی هزینههای والدین هم برای ثبت نام فرزندان در کلاسهای اوقات فراغت بسیار کاهش مییابد.»
در این خصوص دکتر رضا امانی کارشناس علوم تربیتی و مدرس دانشگاه میگوید: «گرانی ای که گریبانگیر کلاسهای آموزشی و تفریحی کودکان و نوجوانان شده نگرانیهای خانوادهها را بیشتر کرده است. در ۱۰۰ روز تعطیلی تابستان مدارس خالیاند، این در حالی است که میتوان برخی کلاسهای آموزشی را زیر نظر مدرسه و در محل مدرسه برگزار کرد تا بخشی از اوقات فراغت دانش آموزان پر شود.» امانی با تاکید بر آگاهی بخشی به خانوادهها برای غنی سازی اوقات فراغت فرزندان خود، میافزاید: «غنی سازی اوقات فراغت به معنای پرکردن همه وقت دانش آموزتعطیل شده با انواع و اقسام کلاسهای آموزشی نیست. از طرفی تحت فشار گذاشتن کودکان و نوجوانان برای حضور درکلاس هایی که رغبتی به شرکت در آنها ندارند مشکلات زیادی هم برای خانواده و هم برای دانش آموز به وجود میآورد.»
نویسنده: گالیا توانگر