اهمیت ارتباطات مستحکم و امن در محیط آموزشی
توجه مدیران به اهمیت خودمراقبتی در آموزگاران و پشتیبانی از آنان در این راه، کلید اصلی شکلگیری ارتباط مستحکم میان آموزگار و دانشآموز (خواه در فضای آموزش آنلاین و خواه در کلاسهای حضوری) است.
آموزگاران تأثیرگذار، ارتباط مستحکمی با دانشآموزانشان برقرار می کنند، به آنها توجه دارند و از آنها پشتیبانی میکنند. اما گاهی، برقراری این روابط میتواند چالش برانگیز باشد. در جهان پسا همهگیری ،که بسیاری از آموزگاران از راه فضای مجازی با دانشآموزان در ارتباطند، شکلگیری چنین روابطی نشدنی به نظر میرسد. خوشبختانه، مگان مارکوس[1]، مشاور و آموزشگر حرفهای میگوید آموزگاران با فراگیری مهارتهای لازم، می توانند روش ساختن روابط مستحکم در فضای مجازی و رو در رو را بیاموزند.
مارکوس، پایهگذار مؤسسهای غیرانتفاعی با نام FuelEd است که مأموریت آن پرورش مهارتهای ارتباطی آموزگاران است. این مؤسسه با برگزاری جلسات مشاورهی خصوصی، کارگاههای گروهی و دورههای تربیت آموزگار میکوشد تا کاستیهای سیستم پشتیبانی از آموزگاران را جبران کند. هدف از برگزاری این دورهها، فراهم کردن پشتیبانی واقعی اجتماعی و احساسی از آموزگاران ، برای کمک به آنها در ساختن روابط مستحکم و امن با دانشآموزان، خانوادهها و همکاران است. مارکوس با تأثیرپذیری از پیشینهی حرفهای خود در زمینه روانشناسی، مؤسسه FuelEd را بر پایهی این باور هدایت میکند که آموزگاران برای ساختن روابط مستحکم و تأثیرگذار با دانشآموزان، نخست باید بتوانند به خودشان اهمیت بدهند و به خوبی از خودشان مراقبت کنند.
«بهرهمندی از تنها یک رابطهی امن با یک بزرگسال در کل زندگی، بر رشد مغز، روند بهبود تروما و یادگیری تأثیر سودمند دارد. آموزشگران قابلیت ساختن چنین روابطی را دارند و بسیاری از آنها به صورت غریزی، روابطی امن شکل میدهند. با این همه، اگر آنها را به مهارتهای ضروری و خودآگاهی در بهکارگیری سامانمند این توانایی مجهز کنیم، میتوانند بسیار تأثیرگذارتر باشند.»
مارکوس چهار گام را برای پرورش هوش احساسی و پیشبرد مدارس بر پایهی ارتباطات انسانی (چه در فضای مجازی و چه رو در رو) پیشنهاد میدهد:
آموختن دانش زیربنایی برقرارکردن ارتباط مستحکم
پژوهشها نشان میدهند، نوع ارتباط با مراقبان و مربیان در سالهای نخست کودکی، بر شیوهی برقراری ارتباط فرد در سالهای پس از آن تأثیر ماندگار دارد. برای نمونه، مارکوس میگوید: «اگر تجربهی ارتباطات ناامن در دورهی کودکی داشته باشید، احتمال بیشتری دارد که در بزرگسالی ارتباطات ناامن با دیگران برقرار کنید.» خبر خوب این که با پی بردن به این موضوع، الگوهای برقراری ارتباط را میتوان تغییر داد. آموزشگران می توانند مهارتهای ضروری برای داشتن روابط امن را بیاموزند و به کودکان آموزش دهند. با آموختن این مهارتها و بهکارگیری آنها در ارتباطات روزانه، آموزگاران می توانند دانشآموزان را برای برقراری روابط امن در همه زندگی آماده کنند.
ایمان داشتن به تأثیر سودمند گوش دادن همدلانه
گوش دادن یعنی فقط گوش دادن؛ گوش دادن به همه آنچیزی است که دانشآموز مایل است درباره آن سخن بگوید(مانند احساسات شدید و تجربههای دردناک) بدون قضاوت کردن و نظر دادن؛ بدون اطمینان بخشیدن و نصیحت کردن. فقط گوش دادن. شاید ساده به نظر برسد ولی گوش دادن همدلانه به دانشآموز کمک میکند تا مهارت تنظیم احساساتش را بهدست آورد. بازگویی احساسات و اندیشهها، سبب میشود درگیری درونی با آنها پایان یابد؛ «هنگامیکه دانشآموزی نزد شما میآید و احساساتش را با شما در میان میگذارد، اگر به جای آنکه با شتاب سراغ حل مسئله بروید، فقط به او گوش دهید، احساس امنیت و اطمینان را در او پدید میآورید. با این کار، نه تنها او آرامتر خواهد شد و بهتر میتواند برای حل مسئلهاش اقدام کند، بلکه مایل است دوباره نزد شما بازگردد و بیشتر سخن بگوید. شما نیز، به عنوان مدیر یا آموزگار، هر چه بیشتر و بهتر دانشآموزانتان را بشناسید، بهتر میتوانید نیازهایشان را فراهم کنید.»
گوش دادن همدلانه رابطه میان کارکنان مدرسه را نیز میتواند بهبود بخشد.
با برنامهریزی جلسات منظم، پس از ساعت کلاس، می توان فرصت گفتوگوی فردی با دانشآموزان را فراهم کرد. این جلسات را هم به شکل حضوری، هم تماس تصویری آنلاین و هم تلفنی میتوان برگزار کرد.
صداقت در نشان دادن آسیبپذیریها
بیشتر آموزشگران احساس میکنند باید قوی به نظر برسند و نگرانیها یا احساسات طبیعی و واقعی را پنهان کنند. چنین رویکردی مانع شکلگیری ارتباطات و وابستگیهای امن و رشد فرهنگ اجتماعی-احساسی[2] در مدرسه میشود. مارکوس پیشنهاد میکند، آموزشگران به جای پنهانکردن احساسات، تجربههای واقعیشان را با همکاران و دانشآموزان به اشتراک بگذارند. نشان دادن آسیبپذیری سبب میشود، دیگران نیز دربارهی تجربههای دشوارشان، آسان تر سخن بگویند. در چنین فضایی، روابط امن مجال رشد مییابد، روابط آموزگار و دانشآموز بهبود مییابد و فرهنگ ارتباطی امن در مدرسه فراگیر میشود. مارکوس میگوید: «اگر مدیران هم دلی و خودآگاهی را در رفتارشان با دیگران نمایان سازند، آسانترمی توانندتجربههای واقعیشان را با دیگران به اشتراک بگذارند، آسیبپذیریشان را نشان دهند و آموزشگران را به مشارکت برانگیزند.»
اگر کلاسهای شما حضوری برگزار میشود، میتوانید جزئیاتی از زندگی شخصی و غیررسمیتان را نیز با دانشآموزان و همکارانتان به اشتراک بگذارید. اگر کلاسها مجازی است، از امکانات فضای مجازی بهرهبرداری کنید و جلسات معرفی، آشنایی با حیوانات خانگی یکدیگر یا مهمانیهای رقص آنلاین برگزار کنید تا اجتماع مدرسه(خانوادهها و همکاران) با شخصیت شما بیشتر آشنا شوند.
فراهم کردن فرصتهای بازیابی سلامت روان و آرامش برای آموزشگران
فعالیت آموزشی ماهیتی انسانمحور و ارتباط محور دارد. از اینرو، به سطح بالایی از هوش احساسی[3] برای به انجام رساندن آن نیاز است. اگر آموزشگران آمادگی لازم را برای رویارویی با این بارِ احساسی-اجتماعی نداشته باشند، به کیفیت روابطشان آسیب وارد میشود. راهکار چیست؟ فضاها و منابعی برای آموزشگران فراهم کنید تا سلامت روان خود را بازیابند. هنگامیکه آموزگاران در فرآیند بازیابی سلامت روان شرکت میکنند و تجربهها و چالشهایشان را بازگو میکنند، در مسیر رشد احساسی-اجتماعی قرار میگیرند. هر چه آموزگاران فرصتهای بیشتری برای پرورش هوش اجتماعی-احساسی داشته باشند، دانشآموزان نیز فرصتهای بیشتری برای یادگیری بهدست میآورند و احساس امنیت خواهند داشت.