مدارس طبیعت و درس کلاننگری
روز شنبه، پنجم آبان ۹۷، در آیین افتتاح رسمی هشتادویکمین مدرسه طبیعت ایران موسوم به گُجیک در بوشهر شرکت کردم. جالب اینکه در مسیر حرکت به سمت مدرسه طبیعت، شاهد شادی و شعف دانشآموزانی بودم که به دلیل بارندگی شدید رخداده، خبر تعطیلی مدارس آنها را ذوقزده کرده بود! درحالیکه بچههای مدارس طبیعت، برعکس زمانی ناراحت میشوند که مدرسه به هر دلیل تعطیل شود.
گفتنی آنکه این مدرسه، نخستین مدرسه طبیعت در استان بوشهر محسوب میشود که با همراهی و حمایت بخش خصوصی و مدیریت نیروگاه اتمی بوشهر، آغاز به کار کرد. افزون بر آن، چند روزی است که مدرسه طبیعت دیگری به نام «مشعل جنگل» کار آزمایشی خود را با همت یک پزشک متخصص کودکان در بوشهر آغاز کرده و بهزودی چند مدرسه طبیعت دیگر در شهرستانهای دیگر استان از جمله جم، آبپخش و بندر گناوه افتتاح خواهند شد.
اما رمز موفقیت و حمایت مردمی از مدارس طبیعت در چیست؟ چگونه است که برخی پروژههای دولتی با وجود میلیاردها ریال سرمایهگذاری و حمایتهای دولتی تمام و کمال، هنوز به ۱۰ درصد اهداف خود نرسیدهاند، اما مدرسه طبیعت که تقریباً تماماً روی دوش مردم و بخش خصوصی اداره میشوند، توانسته چنین پیشبرنده در بیست و نه استان کشور پرچم خود را به اهتزاز درآورد؟
به نظرم بررسی دقیق و موشکافانه اقبال مردم به مدارس طبیعت و موفقیت شگفتانگیز این مکتب تربیتی، میتواند درس بزرگی برای کلاننگران توسعه باشد تا آنها هم دریابند که اگر با مردم و برای مردم تصمیم بگیرند، میتوانند موفقیتی پایدار درو کنند.
خوشحالم که وزیر آموزشوپرورش هم شجاعانه به نقد آموزش ابتدایی پرداخته و ضمن پایاندادن به مافیای کتابهای کمکآموزشی در مقطع ابتدایی، خواهان حضور بیشتر دانشآموزان در طبیعت شده است.
به امید روزی که هیچ دانشآموزی یادش نیاید که روزی شعار شادیبخش دانشآموزان این دیار: «فتیله، فردا تعطیله» بود!