چرا کودکم بی احترامی می کند؟
آیا از دست بیاحترامی فرزندتان خسته شدهاید؟ آیا هر حرفی كه می زنید فرزند شما با چشم غره و طعنه به شما نگاه می كند؟ آیا آنها بسیار حراف هستند و خیلی حرف می زنند و به شما بی احترامی می كنند؟ اگر شما نیز در گروه این والدین قرار دارید، مقاله زیر را بخوانید تا دریابید كه چگونه می توانید فرزندتان را كنترل و مدیریت كنید. اگر به رفتار كودکتان واكنش نشان ندهید و آن را قوی تر نكنید، به احتمال زیاد آن رفتار خیلی زود فراموش شان می شود.
بیاحترامی كودكان به والدین به صورت یک زنجیره در یک ردیف قرار دارد و در درجه اول به احساسات كودک مرتبط می شود و درست از زمانی آغاز می شود كه كودک احساس می كند، در مورد او عدالت رعایت نشده است و دچار سرخوردگی و خشم می شود. سوء استفاده زبانی به معنای حمله به شخصی به منظور آسیب رساندن و كوچک كردن و ترساندن آن فرد است كه اغلب اوقات شامل تهدید فرد مقابل و یا فحاشی و استفاده از كلمات زشت می شود. كودكان و نوجوانانی كه این روش را در پیش می گیرند، در حقیقت قصد دارند با حمله به شخصیت پدر و مادر، آنها را كنترل كنند و در واقع به پیامد و نتیجه عمل شان فكر نمی كنند.
دلایل بیاحترامی كودكان به والدین
دلیل بی احترامی كودكان به والدین در اكثر موارد این است كه آنها روش مناسب پاسخگویی احساسات شان را نیاموختهاند و با تماشای اطرافیان و البته همسالان خود سعی می كنند چیزهای جدید یاد بگیرند. زمانی كه فرزند شما خسته و ناامید است و نمی داند چگونه باید این حس خود را نشان دهد، با نگاه كردن به اطرافیانش درمی یابد كه این حس را چگونه انتقال دهد، مثلاً متوجه می شود كه شما در مواقع خستگی اخم می كنید و چهره تان عبوس می شود، به این ترتیب به او به طور غیر مستقیم یاد می دهید كه هنگام خستگی باید اخم كند و چهره یک فرد عصبی را به خود بگیرد. نسبت به هر رفتار كودک تان به طور مستقیم واكنش نشان ندهید، زیرا فرزندتان تحریک می شود و مخصوصاً آن كار را انجام می دهد.
یک نكته مهم را همیشه باید به خاطر داشته باشید
اگر هر دفعه نسبت به بی احترامی و رفتار بد كودک تان واكنش قوی نشان دهید، در حقیقت رفتار كودک را تقویت كرده و به آن قدرت می بخشید و همانطور كه فرزند شما رشد میكند و به سن نوجوانی می رسد، به دنبال روش های جدید میگردد تا از آن طریق شما را تحت فشار قرار دهد. هر چقدر شما كمتر آن را به چالش بكشانید، نیروی فرزندتان را كمتر كردهاید و هر چقدر قدرت رفتار زشت فرزندتان كمتر باشد، زودتر به فراموشی سپرده می شود؛ بنابراین بدترین كار و واكنشی كه می توانید در برابر كودک تان از خود نشان دهید، مقابله با كودک است. اگرچه گاهی چشم پوشی از رفتار آنها بسیار سخت است، ولیبهتر است در بدترین شرایط نیز بهترین واكنش را نشان دهید.
واكنش در برابر طعنه كودكان
یكی از اركان اصلی زنجیره بی احترامی كودكان و رفتارهای كلامی زشت آنها، پاسخ های كلامی نامناسب و طعنه زدن است كه به طور كلی كودكان و نوجوانان، آن را به دو روش بروز می دهند: معمولاً زمانی كه احساس می كنند تحت فشار هستند، می خواهند با این روش به آرامش برسند و یا از آن در هنگام عصبانیت به عنوان روش ایمن برای كنترل و مدیریت خشم خود استفاده می كنند. منظور از روش ایمن، روشی است كه كمتر از هر وسیله دیگری آسیب و ضرر برساند. معمولاً طعنه زدن آموختنی است و فرزندان آن را از رفتار والدین الگو برداری می كنند؛ بنابراین بخشی از رفتارها و واكنشهای كودكان ناشی از رفتار والدین است.
معمولاً وقتی بچه ها كار اشتباهی انجام می دهند، پدر و مادر شروع به سرزنش كردن و طعنه زدن آنها می كنند و كودكان در برابر این رفتار والدین حالت دفاعی به خود می گیرند و خود نیز این نوع رفتار را می آموزند و هنگام نشان دادن خشم خود به سایر افراد از این روش استفاده می كند و این بسیار تحقیر كننده است و موجب قطع ارتباط میان افراد می شود. تمامی این مكانیسم رفتاری طعنه زدن و بی احترامی و پر حرفی ارتباطات را كمرنگ و كمرنگ تر می كند، وقتی هر یک از این رفتارها را از فرزندتان مشاهده كردید، اولین سوالی كه باید از خودتان بپرسید، این است كه چه چیزی موجب این رفتار كودک شده است؟
پیدا كردن پاسخ این سوال خیلی سخت نیست، گاهی یک كار به اتمام نرسیده و گاهی جنگ قدرت و ... دلیل آن هر چه باشد، بعد از شناسایی آن، بهترین روش، خنثی كردن آن است و هیچ چیز ساده تر و اثر بخشتر از این نیست كه از فرزندتان بخواهید این گونه رفتار نكند و به او بگوئید با من اینگونه صحبت نكن، من این روش صحبت تو را دوست ندارم و نمی پسندم. و سپس بقیه حرف های او را گوش ندهید و از او دور شوید. بدین ترتیب شما قدرت را به دست آوردهاید، در صورتی كه اگر بایستید و با كودک خود بحث كنید، در حقیقت او را قدرتمند كردهاید، حتی اگر فرزندتان به شما گفت كه تو مرا درک نمی كنی و من به همین دلیل به تو بی احترامی می كنم، فقط كافی است برای او توضیح دهید كه این وظیفه اوست كه به گونه ای رفتار كند كه شما متوجه او و حركاتش بشوید و او را درک كنید و بیاحترامی، هیچ مشكلی را حل نخواهد كرد.
بیاحترامی فرزند به خواهر یا برادر
هنگامی كه یكی از فرزندان شما به خواهر یا برادرش بی ادبی می كند، اگر چه برای شما به عنوان پدر و مادر سخت است كه مداخله نكنید، ولی سعی كنید مداخله نكنید. بچه ها باید یاد بگیرند كه روی پای خود بایستند. آنها در اتوبوس، در مدرسه و در كلاس تنها هستند و باید بیاموزند كه چگونه از حق خود دفاع كنند؛ لذا این ایده اصلاً سنگدلانه نخواهد بود. آنها باید بیاموزند كه در برابر این رفتارها چه واكنشی از خود نشان دهند.
در این موارد میتوانید از كودک خود بخواهید كه یا نوع گفتارش را تغییر دهد و یا جمع را ترک كند و تنها بماند و به اتاقش برود. سعی كنید كودک خود را از جمع خارج و در گوشهای به تنهایی با او صحبت كنید، زیرا سرزنش كودک در جمع باعث خجالت او نزد سایر كودكان شده و بعضاً مشكل تشدید می شود. همه مشكلات در شرایط خصوصی تر راحت تر حل و فصل می شوند.
اگر واقعاً قصد شما، تغییر رفتار كودک تان است، بهتر است دور از كودكان دیگر، با او حرف بزنید و او آسان تر تصمیم بگیرد. اگر سن كودک شما كم است و نمی تواند به راحتی شما را درک كند، می توانید با گرفتن اسباب بازیاش و محدود كردن تماشای تلویزیون او را متقاعد كنید تا زمانی كه خواسته شما را برآورده نكرده است، نمی تواند كار دیگری نیز انجام بدهد. و البته بهترین روش این است كه ابتدا به او این فرصت را بدهید تا در زمان مناسب آن را انجام دهد؛ یعنی در حالی كه از او توقع دارید آن كار را انجام دهد، ولی اجازه دهید هر زمان كه تمایل دارد انجام دهد.
مهارتهای اجتماعی و حل مسائل
چگونگی تعامل و صحبت كردن با دیگران و چگونگی نشان دادن واكنش در برابر لطف و مهربانی سایرین و ... مهارت های حل مسائل نیز عبارت است از چگونگی واكنش در برابر هر نوع رفتار سایرین و برطرف كردن انتظارات و مطالبات اطرافیان و این مهارت است كه كودكان را در معرض انتقاد سایرین قرار می دهد. برخی از كودكان به همین دلیل است كه تكالیفشان را انجام نمی دهند، زیرا نمی خواهد در كلاس مورد انتقاد قرار بگیرند و برای كار خود پاسخگو باشند.
آموزش مهارت حل مسائل به كودكان
همه افراد باانگیزه هستند ولی سوال اینجاست كه انگیزه آنها چیست؟ هر كودكی برای انجام كاری مشتاق و علاقه مند است و یكی از كارهایی كه والدین می توانند انجام دهند، این است كه در برابر خواسته كودک مقاومت كنند و كنترل اوضاع را به دست بگیرند. در این موارد سكوت والدین و نشان ندادن واكنش به این معناست كه در برابر قدرت و خواست كودک تسلیم شدهاند. گاهی اوقات حتی لازم است با فریاد كشیدن و اصرار بر خواسته خود، اجازه ندهید كودک بر شما مسلط شود! گاهی واقعاً هیچ راه دیگری وجود ندارد. گاهی كودكان به روش دیگری برای گوش ندادن به والدین، متوسل می شوند و پدر و مادر همواره باید به دنبال روش جدیدی باشند تا كنترل كودک را در اختیار داشته باشند.
اگر هر روز با كودک خود كلنجار می روید تا او بموقع از خواب بیدار شود، مطمئن باشید كه مشكل حل نشده است، زیرا حتی اگر روزی كودک این كار را انجام دهد، برای نشان دادن قدرت خود به روش دیگری متوسل می شود و مثلاً مسواک نمی زند و یا حتی اگر دندانش را هم مسواک بزند، موهایش را شانه نخواهد كرد و یا لباس هایش را عوض نخواهد كرد و یا تكالیفش را انجام نخواهد داد و ... در این موارد پدر و مادر روزگار سختی خواهند داشت. اولین گام در آموزش این مهارت به كودكان درک چگونگی طرز تفكر آنهاست.
آنها همواره در تلاشند تا مشكل جدید را حل كنند؛ ولی روش آنها، ناكارآمد و تعریف شده است. شما با روش نظاممند باید با این روشهای ناكارآمد، مقابله كنید. راه حل های سادهای همچون گرفتن تلفن همراه او و یا محدود كردن تماشای تلویزیون، مفید و كارآمد نخواهد بود؛ باید یک روش و یک تصویر كامل و جامع داشته باشید.
در اكثر مواقع فریاد كشیدن و اصرار بر خواسته خودتان نیز مۆثر نیست و مشكل حل نخواهد شد، گاهی اوقات با داد زدن، فقط ضعف خود را به كودک نشان دادهاید و او را قدرتمندتر می كنید. سعی كنید حق انتخاب را به او بدهید و از كلمه «من می خواهم» استفاده كنید؛ یعنی به جای اینكه به او دستور بدهید كه از تختخواب بلند شو، بگوئید، من می خواهم كه تو بلند شوی و یا من می خواهم كه تكالیفت را انجام دهی؛ سپس اتاق را ترک كنید. اگر كودک شما باز هم خواسته شما را انجام نداد، به او بگوئید كه باید عواقب آن را نیز در نظر بگیرد. مثلاً به او بگوئید اگر از رختخواب بلند نشوی، نمی توانی هیچ كار دیگری هم انجام بدهی. نمی توانی بازی كنی، نمی توانی مدرسه بروی، نمی توانی تلویزیون ببینی، نمی توانی درس بخوانی و در نهایت در امتحاناتت مردود و بی سواد می مانی. و تمام این عواقب انتخاب خودت خواهد بود.
اگر واقعاً قصد شما، تغییر رفتار كودک تان است، بهتر است دور از كودكان دیگر، با او حرف بزنید و او آسان تر تصمیم بگیرد. اگر سن كودک شما كم است و نمی تواند به راحتی شما را درک كند، می توانید با گرفتن اسباب بازیاش و محدود كردن تماشای تلویزیون او را متقاعد كنید تا زمانی كه خواسته شما را برآورده نكرده است، نمی تواند كار دیگری نیز انجام بدهد. و البته بهترین روش این است كه ابتدا به او این فرصت را بدهید تا در زمان مناسب آن را انجام دهد؛ یعنی در حالی كه از او توقع دارید آن كار را انجام دهد، ولی اجازه دهید هر زمان كه تمایل دارد انجام دهد.
انگیزه دادن به كودک
بعد از تعطیلات تابستان بازگشت به روال عادی روزهای مدرسه كمی سخت است؛ به خصوص برای كودكانی كه تمام اوقاعت فراغت خود را در منزل مانده اند. اغلب والدین در این مورد با مشكل رو به رو می شوند و فرزند آنها صبح با غرغر رختخواب را ترک می كند. زمان انجام تكالیف مدرسه، اوضاع بدتر می شود. موضوع قابل توجه این است كه كودک انگیزه دارد و فقط در برابر خواست شما مخالفت می كند، برخی از كودكان با انجام ندادن تكالیف مدرسه و بیدار نشدن بموقع از خواب، قصد دارند به والدین خود بگویند كه آنها این كارها را طبق خواست و به روش خود انجام خواهند داد، نه به خواسته پدر و مادر و روش آنها.
وقتی فردی احساس ناتوانی و ضعف می كند، سعی می كند با قهر كردن، قدرتمند جلوه كند و وقتی كودک شما احساس ضعف و ناتوانی می كند، با مدرسه نرفتن و انجام ندادن تكالیف و خودداری از انجام خواسته های والدین می خواهد قدرت خود را نشان دهد و ثابت كند كه كنترل اوضاع را در دست دارد. در این موارد كنترل شرایط كاملاً از دست پدر و مادر خارج می شود؛ ولی كودک این روش را تنها راه نشان دادن و اثبات قدرت خود می داند. در این مواقع شما باید به او هشدار دهید و او را از پیامدهای طبیعی رفتارش آگاه كنید.
تشویق كودک
گاهی حتی لازم است كه اجازه دهید كودک این مراحل را طی كرده و نتیجه و عواقب رفتار خود را مشاهده كند. گاهی نیز با در نظر گرفتن یک جایزه برای او می توانید او را ترغیب كنید تا به حرف های شما گوش بدهد. خیلی ساده است، اگر امتحاناتش را با موفقیت سپری كرد جایزه خواهد گرفت و اگر نتیجه دلخواه را نگرفت، هیچ تنبیهی در كار نخواهد بود. اگر تلاش شما برای سر به راه كردن كودكان نتیجه ای نداد و این تلاش به جنگ والدین و فرزندان تبدیل شد و یا اگر فرزند شما كم انگیزه است و به صحبت های شما گوش نمی دهد، ممكن است ناشی از یک مشكل و یک نگرانی بزرگ و یا نوع واكنش شما نسبت به رفتار او باشد كه در این موارد بهتر است به پزشک مراجعه كنید.