با کودکان ناسازگار چه کنیم؟

جلال مرادی

رفتارهای ناسازگارانه رفتارهایی هستند که با نظر پدر و مادر، اطرافیان و جامعه سازگاری ندارد. رفتار فرزندان ناسازگار احساس بسیار بدی را در اطرافیان ایجاد می‌کند به طوری که خود نیز تحت‌تاثیر واکنش‌های ناخوشایند آن، از سوی دیگران واقع می‌شوند.

انواع رفتارهای ناسازگارانه:

روانشناسان معمولا رفتارهای ناسازگار را در سه گروه تقسیم‌بندی می‌کنند:

۱- اختلال بیش‌فعالی و کمبود توجه

۲-اختلال لجبازی و نافرمانـی

۳-اختلال سلوک

گرچه شباهت‌های زیادی بین آنها وجود دارد، ولی ویژگی‌های متمایزکننده‌ای هم در آنها به چشم می‌خورد. ممکن است علایم هر سه طبقه در یک کودک دیده شود که برای آشنایی بیشتر به رفتارهای هرکدام اشاره می‌کنیم.

کودکان بیش فعال و کمبود توجه:

  • نمی‌توانند رفتارشان را کنترل و تنظیم کنند.
  • نمی‌توانند رفتارهای هماهنگ و مناسب با اطرافیان، از خود نشان دهند.
  • دارای علامت‌هایی مثل کم‌توجهی، حواس‌پرتی و کمبودتمرکز هستند.
  • رفتارهای تکانشی آنها بیش از حد معمول است.
  • در کارهایی که به آنها علاقه و مهارت داشته باشند، هیچ تفاوتی با همسالان خود ندارند.
  • خیلی سریع توسط محرک‌های خارجی دچار حواس‌پرتی می‌شوند و از کار و وظیفه اصلی خود (غالبا تکالیف مدرسه) بازمی‌مانند.
  • اغلب وسایلشان را گم می‌کنند و فراموشکارند.
  • مرتب حرکت می‌کنند و آرام و قرار ندارند.
  • میان صحبت دیگران می‌پرند و تامل ندارند.
  • نوبت را رعایت نمی‌کنند.
  • سریع از کوره دررفته و اشیا را به سوی دیگران پرتاب می‌کنند.
  • رفتارهای جسورانه و خطرناک از خود نشان می‌دهند.
  • در توجه به جزییات ناتوانند.
  • در صحبت‌کردن مستقیم با آنان، به نظر می‌رسد به گوینده توجهی ندارند و گوش نمی‌کنند.
  • قادر به پیگیری دستورات نیستند و کارها را نیمه‌کاره رها می‌کنند.
  • از کارهایی که نیاز به تلاش ذهنی دارد اجتناب می‌کنند.

کودکان لجباز و نافرمان:

  • رفتارهای منفی و نابهنجار از آنها زیاد دیده می‌شود.
  • از قوانین روزمره سرپیچی می‌کنند.
  • با بزرگترها بیش از حد بحث و جدل می‌کنند.
  • دیگران را در امور مقصر می‌دانند و از آزار و اذیت و ناسزاگویی به آنان دریغ ندارند.
  • عصبانی و زودرنج‌اند.
  • کینه‌توز و انتقام‌گیرند.

کودکان دچار اختلال سلوک:

  • معمولا به حقوق دیگـران تجاوز می‌کنند.
  • در نزاع و کتک‌کاری از وسایل خطرناک مانند چاقو و... استفاده می‌کنند.
  • به اموال عمومـی و دیگران آسیب می‌رسانند.
  • فرار از خانه و مدرسه در آنها بیشتر دیده می‌شود.

علل و انگیزه‌های ناسازگاری فرزندان:

۱- علل ارثی: گروهی معتقدند بسیاری از ناسازگاری‌های کودکان ریشه در سرشت و طینت آنها دارد که به همراه ژن از طریق والدین به آنها منتقل می‌شود.

۲- علل زیستی: مانند نقص عضو، اختلال در بینایی و شنوایی و اختلال در مغز و دستگاه‌های عصبی در قبل یا حین یا بعد از تولد می‌تواند از دیگر عوامل باشد.

۳-علل روانی: مانند وجود فشارهای درونی، میل به استقلال، وجود تعارض و کشمکش در زندگی روزمره خصوصا زمانی که کودک خود را بی‌پناه و بدون پشتوانه احساس کند عادات عصبی مانند ناخن جویدن و انگشت مکیدن و... در او مشاهده می‌شود.

۴- علل عاطفی: مانند احساس محرومیت از محبت والدین، ناکامی از دستیابی به اهداف موردعلاقه، ولادت کودک جدید در خانواده، عدم امنیت عاطفی به هر دلیل ممکن.

۵- علل اجتماعی: مانند نابسامانی و اختلاف و درگیری بین اعضای خانواده، متارکه والدین، بدآموزی از الگوهای خانه، مدرسه و جامعه، عدم مقبولیت در بین دیگران، یادگیری رفتارهای نامطلوب از گروه همسالان، عدم‌نظارت کافی والدین، تفریط وجود قانون منصفانه و قاطع در خانه و مدرسه، مشکلات اقتصادی و... .

۶- علل تربیتی: مانند عدم یا افراط محبت، ناهماهنگی بین عاملان تربیتی در خانه، مدرسه و جامعه، برآورده کردن تمام خواسته‌های کودک بدون چون و چرا یا بالعکس، تنبیه بدنی و آزارهای روانی، مقایسه و تحقیر و سرزنش کودک و...

چگونه با رفتارهای ناسازگارانه فـرزندان برخورد کنیم؟

اگر خودمان تحت فشارهای روانی ناشی از زندگی و کار قرار داریم و نمی‌توانیم رفتار و گفتار خود را کنترل کنیم، بهتر است قبل از انجام هر کاری در مورد فرزند به فکر روشی برای کنترل فشارهای خود باشیم.

افکار غلط و انحرافی درباره فرزند خود نداشته باشیم. چنین افکاری زمینه به وجود آمدن احساس بسیار بد را نسبت به فرزند مهیا می‌کند و یقینا بر رفتار ما و او اثر منفی می‌گذارد. از ارایه دستورات مبهم، کلی و تکراری اجتناب کنیم؛ مثلا به جای اینکه بگوییم «خودت را جمع و جور کن» شفاف و مشخص بگوییم که از او چه می‌خواهیم مثلا دوست دارم تا پنج دقیقه دیگر دفتر و کتاب‌هایت را از وسط اتاق جمع کنی.

به جای سخنرانی و بحث و جدل، کوتاه و موثر با لحنی محکم ولی در کمال آرامش به او گوشزد کنیم که رفتارش در ما چه تاثیری گذاشته و اگر از این رفتار خود دست برندارد چه عاقبتی در انتظار اوست.

به یاد داشته باشیم عاقبتی را برای او مشخص کنیم که شدنی و کوتاه‌مدت باشد. مثلا نگوییم «برای همیشه از این خانه خواهم رفت» یا «حق نداری از این به بعد تلویزیون تماشا کنی» بهتر است بگوییم امروز از دیدن این برنامه محروم هستی یا این هفته تو را به پارک نمی‌برم.

با مشارکت فرزندمان فهرستی از مهم‌ترین قوانین در خانه به ترتیب و همراه با روش انجام دقیق آنها تهیه کرده و پس از مشخص‌کردن نوع محرومیت برای انجام‌ندادنشان، با قاطعیت اجرا کنیم.

از تنبیه بدنی اکیدا خودداری کرده و در صورت نیاز از محروم‌سازی‌های کوتاه‌مدت استفاده کنیم.

از سرزنش و تحقیر کردن و مقایسه فرزندان جدا خودداری کنیم.

Submitted by Anonymous (تایید نشده) on ی., 12/01/2013 - 15:08