پدر و مادر دو کانون رفع نیازهای روحی نوزادان

متخصصان ضرورت مرخصی پدر را پس از تولد کودک بررسی کردند

ایجاد رابطه محبت آمیز میان کودک و والد، در کنار هم شکل می‌گیرد. برای ایجاد پیوندی درست و رابطه‌ای صحیح نوزاد متولد شده نیاز دارد علاوه بر اینکه در کنار مادر رشد کند، پدر را نیز در کنار خود احساس کند. از این رو مادران شاغل نیاز دارند که در دوران مرخصی زایمان از سوی همسران خود بیشتر حمایت عاطفی شوند تا کودکان با رشد جسمانی و روانی بهتری پرورش پیدا کنند. مهم‌ترین دوره رشد شخصیتی کودک از آغاز تولد تا یک سالگی ذکر شده است که در این دوران کودک به جست وجوی محیط پیرامون و اطرافیان خود می‌پردازد. معمولاً کودکانی که از محبت و سایه والدین بویژه مادر محروم هستند و یا کمتر این عواطف را درک کرده‌اند در مقایسه با کودکانی که تحت مراقبت مادر بوده‌اند از مشکلات بیشتری رنج می‌برند و بیشتر مستعد مشکلات جسمی و روانی هستند. همچنین کارشناسان در حوزه‌های روانشناسی و روانپزشکی، مسئله بودن والدین در کنار نوزاد متولد شده را مورد بحث و بررسی قرار داده‌اند و حقوق کودک نیز از دیدگاه اسلام مدنظر قرار گرفته است.

نیاز کودک به والدین

با توجه به پیشرفت دنیای امروزی و روند زندگی خانوادگی در جوامع مدرن، امروزه به این فکر افتاده‌اند که نوزاد متولد شده از بدو تولد چگونه تحت مراقبت قرار داشته باشد و اوضاع و احوال نوزادان در خانواده چگونه مورد توجه قرار بگیرد. نوزادان برای رشد جسمانی و روانی به محبت نیاز دارند. از سوی دیگر مادرانی که شاغل هستند بعد از سپری کردن دوران مرخصی زایمان باید از ۶ ماهگی که دوران اوج نیاز کودک به مادر است وی را به مهدکودک یا مراقبین بزرگسال دیگر بسپارند که با مشقات زیادی روبه رو می‌شود. دکتر رضا احمدی روانشناس و مدرس دانشگاه با بیان این مطلب که جداشدن کودک از مادرش در ۶ ماهگی رشد نوزاد را با اختلالاتی روبه رو می‌سازد، می‌گوید: خانواده تشکیل شده از تمامی اعضا که هر کدام وظایفی را به عهده دارند در این میان نقش پدر و مادر بیشتر حائز اهمیت است. یعنی بعد از مادر، حضور پدر و یا غیبت او در ذهن کودکان همیشه مورد سؤال و انتقاد واقع شده است.

اغلب کودکانی که سال‌های اولیه زندگی را پشت سر می‌گذارند تصویر روشنی از پدر یا حتی مادر به دلیل مشغله کاری زیاد در ذهن خود ندارند داشتن الگوهایی در زمینه نقش‌های جنسیتی به عنوان مرد یا زن در آینده از مواردی است که حضور والدین را الزامی می‌کند. از طرفی برای ساختن شخصیت بویژه قسمت وجدان در کودک، امر و نهی پدر و مادر به عنوان والدین وی لازم است در غیر این صورت کودکان دچار ناهماهنگی شناختی شده یا به نوعی مسیر صحیح و اشتباه زندگی را به درستی نمی‌آموزند.

دکتر اشرف تشکری، روانپزشک و عضو هیات علمی دانشگاه در ادامه می‌افزاید: عامل مهم تحکیم رابطه مادر و کودک رشد دلبستگی در وی و ایجاد پیوند در مادر است. دلبستگی را می‌توان هیجان کودک نسبت به مراقبین خود تعریف کرد. جست وجوی مراقب توسط کودک حاکی از وجود دلبستگی است. پیوند مربوط به احساس مادرانه با مقوله دلبستگی فرق می‌کند. کودکی که به مادر خود دلبسته است به طور طبیعی او را مامن و تکیه گاه خود احساس می‌کند. موضوع دلبستگی میان والد و کودک یک سامانه زیستی - رفتاری تلقی می‌شود که از یک سو تنظیم هماهنگی و تعادل بین نیاز کودک به ایمنی و نزدیک شدن به مراقب را در بردارد و از سوی دیگر دور شدن و جست وجوی محیط و حس خودکفایی را ایجاد می‌کند. رشد دلبستگی تا سه سال اولیه زندگی تکمیل می‌شود. از این رو نزدیک شدن مادر و کودک و ویژگی‌های آنها در این دوران باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.

این روانپزشک ادامه می‌دهد: ویژگی‌های نوزاد از جمله مزاج و سرشت و سلامت جسمانی او برای تحریک احساس و فراخوانی مادر در ایجاد دلبستگی نقش دارد. ویژگی‌های مادر از جمله شخصیت و سلامت روحی و جسمانی و تجارب او نیاز عامل دیگری است.

دکتر احمدی می‌گوید: در کشورهای دیگر مشکل مرخصی زایمان زنان شاغل با مرخصی همزمان پدر در کنار مادر بعد از تولد نوزاد تا حدودی رفع شده است. اکنون نوبت به آن رسیده تا دریابیم چرا کودکان دچار اختلالاتی مانند افسردگی‌های دوران کودکی یا اختلالات اضطرابی و مربوط به رشد اولیه می‌شوند. این واقعیت را باید پذیرفت که دلبستگی کودک به پدر به عنوان یک نیاز اساسی احساس می‌شود و حضور نداشتن پدر آثار مخربی را برجای می‌گذارد. اما از سوی دیگر نیاز عاطفی پدر به دیدن فرزند و احساس مسئولیت بیشتر در کنار مادر در زمینه رشد و تربیت کودک نیز مسئله‌ای است که نباید از آن غفلت کرد. بدین معنا که با دیدن مشقات رشد و نمو کودک توسط مادر هم حس مسئولیت پذیری و احترام به خانواده در پدر افزایش پیدا می‌کند و همچنین در رشد و تربیت مناسب و صحیح در کنار مادر سهیم بوده است و با این شیوه کانون خانواده گرم و استحکام بخشی آن بیشتر می‌شود.

رشد کودک در کنار مادر

نوزادان در بدو تولد با مکیدن، بلعیدن و پاسخ به چهره و صدای مادر واکنش نشان می‌دهند و در ۳ تا ۴ هفتگی با شنیدن صدای مادر لبخند می‌زنند. با ورود به ۲ ماهگی در برخورد با مادر خود بیش از دیگران آواسازی می‌کنند و در ۳ ماهگی لبخند اجتماعی می‌زنند.

دکتر تشکری با اشاره به اینکه در سن ۴ تا ۶ ماهگی کودک با صدای مادر آرام می‌گیرد و به سمت مادر می‌رود، می‌گوید: در این زمان ترجیح دادن مادر در قیاس با افراد دیگر برای کودک اهمیت پیدا می‌کند. همچنین از ۷ تا ۹ ماهگی رفتارهای دلبستگی بیشتر متمایز می‌شود و بر اثر جدایی یا مواجه شدن با دیگران دچار رنج و ناراحتی می‌شود. با پاگذاشتن به سن ۱۰ تا ۱۵ ماهگی پس از جدایی از مادر و رسیدن به او از خود واکنش‌هایی به عنوان اعتراض نشان می‌دهد. همچنین از ۱۶ ماهگی تا ۲ سالگی در نبود مادر با استفاده از پتو یا عروسک که شیء انتقالی نامیده می‌شود استرس جدایی را کاهش می‌دهد. از سن ۲۵ ماهگی تا ۳ سالگی در صورت آشنایی با محیط و اطرافیان تا بازگشت مادر جدایی را تحمل می‌کند و اضطراب بیگانه در وی کاهش پیدا می‌کند.

مادری که به تازگی زایمان کرده نیاز به حمایت عاطفی و روانی و مراقبت جسمی دارد. مادر در این دوره در معرض برخی از اختلالات روانی مانند افسردگی و اضطراب قرار دارد. بنابراین حضور همسر وی در این دوران اهمیت بسزایی دارد. حضور پدر در کنار نوزاد می‌تواند به تقویت رابطه پدر و کودک و ایجاد دوستی کمک کند. هرچند حضور والدین در سال‌های ابتدایی زندگی کودک اهمیت ویژه‌ای دارد، اما در سال‌های بعدی با رشد کودک نحوه حضور و مراقبت والدین تغییر خواهد کرد، البته می‌توان گفت کیفیت این حضور از میزان حضور با اهمیت‌تر است.

حقوق کودک

کودکان آسیب پذیرترین گروه جامعه انسانی به نظر می‌رسند و نخستین گروهی که بر اثر ناملایمات، فشار و مشکلات ناشی از زندگی بزرگترها آسیب می‌بینند، کودکان هستند. امروزه میلیون‌ها کودک در سراسر جهان به دلیل بدسرپرست یا بی سرپرست بودن، آوارگی‌های ناشی از بلایا، تغذیه نامناسب و... در ناراحتی به سر می‌برند. به تعبیری حقوق آنها نقض می‌شود، چگونگی نقض حقوق کودکان در نقاط مختلف جهان متفاوت است. 

در آموزه‌های دینی بیشترین مسئولیت در قبال کودک بر عهده والدین است زیرا والدین دلسوزترین افراد در حق کودکان به شمار می‌روند. در دوران گذشته کودکان در وضعیت نامناسبی به سر می‌بردند و از کمترین حقوق عادی بهره مند بودند، در حالی که در جوامع امروزی سعی شده است که نابسامانی‌های حقوق کودک از میان برداشته و حقوق کودک محترم شمرده شود. شکل دهی شخصیت متعالی کودک به عهده والدین است و رسیدگی به مسئله جسم و روح کودکان و سامان دادن شرایط زندگی آنها از دیگر وظایف پدر و مادر به شمار می‌رود. یکی دیگر از مسائلی که در تربیت کودک مهم است، پرهیز از اعمال خشونت‌های جسمی و روحی به آنها است، زیرا رفتارهای پرخاشگرانه از عوامل تخریب شخصیت او محسوب می‌شود.

کودکان مانند سایر افراد دوست دارند که محبوب باشند و به شخصیت آنها احترام گذاشته شود. از این رو احترام به مقام کودک به او اعتماد به نفس و حس خودباوری می‌بخشد و در نتیجه از بسیاری لغزش‌های دوران بزرگسالی او را دور می‌سازد و احترام به او زمینه را برای تعالی روحی آماده می‌سازد.

Submitted by Anonymous (تایید نشده) on ی., 07/17/2016 - 11:29