هنر و کودکان

هنریکی ازپدیده های هستی است که ازپیدایش انسان بر روی زمین همواره الهام بخش آرامش، عشق وتلطیف روح اوبوده است. سخنان نغز، شعر، موسیقی و نقاشی وصنایع دستی را که ازقرن ها پیش برجای مانده درکشفیات دانشمندان مشاهده می‌کنیم. روانشناسان معتقدند، شنیدن آهنگ‌های آرام درطی دوران جنینی سبب سکون وصبوری بودن طفل درسالهای رشدش خواهد بود. پدربزرگ ومادربزرگان ما دوران کودکی خود را درمکتب ها، با حفظ شعرشعرای بزرگ وآیات قرآن گذرانده‌اند. وازهمین روست که بسیاری ازآنان حافظان اشعارزیادی هستند که درهنگام دلتنگی وبا خواندن آنها تسلی می‌یابند.

این رویکرد با اندکی تفاوت در شکل وهویت، امروزبه ما رسیده است وخوشبختانه درسالهای اخیرتوجه مردم به اثرات مثبت هنرروزبه روزبیشترشده واین حرکت برتمرکزوالدین برامرآموزش آن نیزتسری یافته است مراکزروبه توسعه هنری نویدی است که ما را به ادامه این حرکت تشویق می‌کند. متخصصان رشته‌های انسانی معتقدند فردی که در حیطه گام بر دارد با خود دیگران، خدا و هستی به آرامش و صلح خواهد رسید. هنرانسان را ازریز بینی، خشم وبند اسارت عقده‌های روانی آزاد می‌کند ونوعی درمان برای مشکلات روحی است. دراغلب موارد ناراحتی‌های روانی با وارد شدن به این جهان درمان می‌شود.

امروزه رقص درمانی، موسیقی درمانی ومواردی از این دست علومی است که درروانپزشکی روزبه روزتوجه بیشتری به آن می‌شود. اصولاً هنر راهی است که به تخلیه هیجانات منفی منجرمی گردد. تحلیل نقاشی، دست نوشته‌های فرد وروش انجام فعالیتهایی ازاین نوع به راحتی کارشناسان را به شناخت درونی اشخاص راهنمایی می‌کند. مطمئن باشید بسیاری ازفشارهای روحی واختلالات رفتاری کودکمان که ناشی ازمسائل مختلفی مثل ژن ونارساییهای رفتاری خانواده واجتماع است ومنجربه کنش‌های نامطلوب دراوگردیده با پیوستن اوبه این دنیای روحانی، التیام خواهد گرفت.

برای شروع آموزش هنربرای فرزندمان راههایی درذیل ارائه می‌شود که می‌تواند موفقیت وتخمین ادامه آن را برایمان میسرنماید:

  • ابتدا سعی کنید امکاناتی را که دردسترس شما وفرزندتان است بررسی کنید، بودجه خانواده، کلاس‌های نزدیک منزل، موافقت همسر، انرژی ووقت خودتان و...
  • وقتی فرزندتان مشتاق یادگیری بود شروع کنید، ۵ سالگی، ۱۰ سالگی ویا حتی بیشتر. اگرعلاقه ای مشاهده نکردید اورا به نمایشگاه نقاشی یا کنسرت موسیقی ببرید، کودک را درمعرض این گونه موارد قراردهید فردی که هنررا تجربه نکند شاید هیچ گاه علاقه‌ای ازخود نشان ندهد.
  • داستان‌های خیالی نیمه کاره برایش بگویید وتشویق کنید بقیه ماجرا را اوحدس بزند وقصه را تمام کند.
  • سفال یا خمیر بازی دراختیارش بگذارید تا برایتان چیزهایی بسازد سعی کنید شما ایده ندهید ودرپایان اورا تشویق کنید وتوانایهای اورا بازگو کنید ولی اغراق نکنید.
  • به جای خرید اسباب بازی‌های گرانقیمت وسایل بازی فکری، انواع مدادهای رنگی ومقدارزیادی کاغذ ووسایل تزئینی دراختیارش بگذارید. نقاشی‌هایش را دراتاقش بچسبانید وبه نزدیکان نشان دهید به طوری که کودک حضورداشته باشد
  • ازساعات نگاه کردن اوبه تلویزیون یا بازی‌های رایانه‌ای بکاهید. اورا به پارک وطبیعت ببرید امکان دیدن حیوانات مختلف را درباغ وحش برایش فراهم کنید وتوجه اورا به شکل، نوع راه رفتن وصورت حیوان جلب کنید.
  • اگرامکان داشت سازهای مختلفی را ازنزدیکان به امانت بگیرید ودراختیارکودک بگذارید. این کاربه شما برای یافتن علاقه اویاریگرخواهد بود.
  • اگرعلاقه خاصی را دراویافتید، مربی‌ای شاد وبا تجربه برایش انتخاب کنید که فرزندتان دوستش داشته باشد وبتواند ارتباط روحی با اوبرقرارکند. علاقه به مربی مشوق بسیارخوبی برای ادامه کارخواهد بود.
  • کلاس‌های مختلف ر ا دریک زمان به کودک تحمیل نکنید برحسب ضرورت یک یا دوکلاس کافی است فشارزیاد استرس زاست واورا دلزده می‌کند.
  • ازکودک انتظاربیش ازتوانش نداشته باشید کمترین تلاش وموفقیت اورا یادآورشوید واگراحساس کردید خسته است یک ماه به او اجازه دهید استراحت کند.
  • آموزش هنر زمان براست ونیازبه صبروحوصله دارد، عجله نکنید هدف آرامش خوشوقتی کودک است نه هنرنمایی وتائید اجتماعی، بگذارید با علایقش زندگی کند وبه آن عشق بورزد نه فقط آموزش ببیند ویاد بگیرد.

درمشاوره ها والدین این سئوال را می‌پرسند که ازچند سالگی بچه‌ها را به کلاس نقاشی یا موسیقی بفرستیم، فرزندم علاقه‌ای به سنتورندارد آیا سازدیگری را شروع کنم یا نه؟ فرزندم به نقاشی علاقه دارد ولی سنش خیلی کم است. گلسازی را دوست دارم آیا برایم دیرنیست که شروع کنم؟ خانمی ۵۷ ساله می‌پرسید بچه‌ها ازدواج کرده‌اند ورفته اند آیا می‌توانم آموختن سازی را شروع کنم؟ ودهها سئوال ازاین دست.

اضافه کردن هنر و موسیقی به برنامه‌های خود و فرزندتان می‌تواند اوقات شما را لذت بخش تر کند. زندگی شهرنشینی تنشهای روانی را بیشتر و بیشتر می‌کند، کم شدن روابط خانوادگی، دورشدن انسان‌ها ازهم وتنهایی مضاعفی که رفته رفته بردامنه آن افزوده می‌شود، غم وانزوا را دامنگیرخانواده‌ها کرده است، زندگی صنعتی ایجاب می‌کند توجه بیشتری به غنای روحی خود کنیم پناه بردن به رشته‌های هنری این امکان را ایجاد می‌کند که با خود وخلوتمان به صلح ودوستی برسیم تمرکزوتوجه، شتاب را درفرد کاهش می‌دهد ونوعی خلسه، مراقبه وارتباط با ضمیر ناخودآگاه را میسرمی سازد حتی عرفای بزرگ ما اغلب با یکی ازاین رشته‌ها همراه بوده‌اند با همه این موارد باید توجه داشت که درانتخاب مسیرنباید دچارجوزدگی وپیروی ازمد باشیم تاکید به دنبال کردن هنربه معنای هم آوازی با تبلیغات ویا چشم وهمچشمی نیست.

زمانی را صرف کنیم وصادقانه بیندیشیم علت شروعمان چیست؟ آیا واقعاً احساس نیازوعلاقه می‌کنیم ویا فرزندمان واقعاً به مسیری که انتخاب کرده‌ایم علاقه دارد ویا برای عقب نماندن ازقافله پا درراه گذاشته‌ایم. هنرپدیده ای است که دقیقاً با کودک درونمان در ارتباط است. راستی کودکمان چه می‌خواهد؛ آرامش وحضوریا تائید اجتماع؟ اگربه دنبال به به وچه چه هستید مطمئن باشید که درمیان راه منصرف می‌شوید ودلسرد و سرخورده بازخواهید گشت. اما اگرعاشق حرکتید راه بازاست وما را دعوت به حرکت می‌کند. سئوالی بارها با آن درمشاوره مواجه بودم این است که هنرشامل چه چیزهایی می‌شود؟

دخترم دوست دارد تنها بنشیند وقصه های خیالی بنویسد. پسرم درحیاط با خاک برای خودش اسباب بازی می‌سازد. ساعت‌ها دررویا، شعرهای بی سروته می گویم آیا این خطرناک نیست؟ و... هرچه که ما را ازهیاهوی زندگی دورکند وما را با درونمان پیوند داده، لحظات وساعاتی آرامبخش را به ارمغان آورد دراین حیطه قرارمی گیرد: نوشتن، شنیدن صدای طبیعت، رقص وهماوایی با ریتمی حتی بدون رعایت اصول رقص موسیقی، نقاشی، ساختن هرچیزی با دست وحتی ریتم گرفتن با دست وپا برسطحی صاف، صبحت با خدا یا هرمنبعی که به آن معتقدیم وهرآنچه که به ما ذوق واحساس سرزندگی می‌بخشد را می‌توان دراین قلمرو قرار داد.

Submitted by Anonymous (تایید نشده) on چ., 06/08/2016 - 10:57