بازی صفحه‌ای مار و پله واژگان

لازم نیست کودکان را به سمت بازی کردن هدایت کنید. کودکان بازی را انتخاب می‌کنند. بازی کار کودکان نیست، انتخاب کودکان است. شاید گاهی لازم است ترس‌های‌مان را کنار بگذاریم و به این حقیقت اعتماد کنیم، به پتانسیل آن، به درونی بودن بازی و یادگیری در جریان آن.

بازی مار و پله واژگان

بازی مار و پله واژگان که البته در آن خبری از مار و پله نیست، مناسب کودکانی است که به‌تازگی مهارت خواندن را آموخته‌اند با در حال آموختن آن هستند. من این فعالیت را برای کودکان کلاس پایه اولم طراحی کردم. در جریان طراحی فعالیت تنها جمله‌های پسرک در ذهنم مرور می‌کردم:

- دوست نداری فعالیت رو انجام بدی؟

+ نه

- چه چیزهایی رو دوست داری؟

+ دوست دارم همین‌ها بازی باشن.

- مثلاً چه بازی‌ای؟

+ ببین مثلاً هر کلمه که خوندیم دو امتیاز می‌گیریم و جلو میریم. بعد این و اون رو باهم جمع می‌کنیم هرچی شد جلو میریم و باید کلمه توی اون خونه رو بخونیم.

اکنون من همان بازی‌ای را طراحی کرده‌ام که ایده نخستین آن از سوی کودک هفت‌ساله کلاسم برخاست.

  • شیوه بازی:

در طول برایم شگفت‌انگیز بود که کودکان چگونه بدون شناخت خیلی از نشانه‌های زبان فارسی، واژگان را می‌شناسند. صفحه بازی ما تشکیل‌شده بود از تصاویر، واژگان و خانه‌های خالی.

در زمین‌بازی‌ای که طراحی کردم نه مار بود نه پله. ارتباط واژگان با تصاویر مربوط به آن‌ها بود که صعود یا سقوط بازیکن را در طول بازی مشخص می‌کرد. هیجان‌انگیز بود. روی هر کلمه که توقف می‌کردیم ابتدا باید سعی می‌کردیم آن را بخوانیم؛ اما از پیش نمی‌دانستیم که آن خانه باعث پیشرفت ما می‌شود یا نه. وقتی واژه درون خانه‌ای را می‌خواندیم، در مرحله بعد باید به دنبال تصویر آن می‌گشتیم. یا در خانه‌ای بالاتر یا در خانه‌ای پایین‌تر. اگر روی تصویر توقف می‌کردیم، کار سخت‌تر بود. باید واژه مناسب آن را پیدا می‌کردیم. امید به‌قرار گرفتن واژه موردنظر ما در بالای صفحه بازی، هر بار ما را به خواندن واژگان ترغیب می‌کرد.

اما کم‌کم بعد از چند نوبت بازی کردن دیگر خواندن واژگان هم کار سختی نبود و حالا حتی با یک نگاه می‌توانستیم آن را پیدا کنیم.

  • صفحه اعداد

می‌توانستیم از تاس استفاده کنیم، اما این روزها جمع و تفریق اعداد یک‌رقمی برایمان کار چندان سختی نیست. چه‌بسا فرصت خوبی بود تا مباحث ریاضی را نیز در خلال بازی تمرین کنیم. همیشه در بازی صفحه‌ای عاشق کشیدن کارت‌های شانس هستیم تا دستور آن را انجام دهیم. این بار کارت‌های شانس عبارتی بود که حاصل آن به ما دستور می‌داد که چند خانه به جلو حرکت کنیم. شاید یک‌ خانه و حتی شاید نه خانه. هیجان‌انگیز بود. کافی بود هر بار حاصل عبارت را پیدا کنیم تا از این راز کوچک هم باخبر شویم.

  • چه کسی برنده بود؟

ما دوست داریم هر بار قوانین برنده شدن را تغییر دهیم.

شاید مانند همه بازی‌های مار و پله کسی که زودتر به خانه آخر بازی برسد برنده است.

شاید نیاز نیست که زودتر برسی و کافی است که همه به خانه آخر بازی برسند.

شاید گاهی برنده را کسی در نظر بگیریم که بیشترین واژه را خوانده است.

یا حتی دلمان بخواهد با یک مهره و گروهی بازی کنیم و همه باهم پیروز شویم.

Submitted by editor74 on چ., 07/15/2020 - 08:58