صدای زنگ ورزش گمشده در هياهوی كلاس درس

۱، ۲، ۳، ۴، زنگ ورزش با دمیدن معلم بر سوت مشکی که بر گردن آویخته آغاز می‌شود. زنگ ورزش، زنگ تندرستی و سلامت و زنگ شادی و نشاط است و روح سالم نیز در جسم سالم تبلور می‌یابد. بازی، شادی و سلامتی همه با هم در قالب یک برنامه مدون و منسجم همراه با آموزش‌های صحیح توسط یک مربی خبره و آموزش دیده و با در اختیار داشتن وسایل لازم در یک فضای مناسب، بهترین شرایط را برای یک زنگ ورزش مفید در مدارس به وجود می‌آورد. ولی این روزها آهنگ تندرستی در زنگ ورزش به کندی نواخته می‌شود. گاهی بهانه این کندی به گردن وسایل نامناسب می‌افتد، گاهی عدم امکانات و زمین نامناسب و فضای کوچک برای بازی بچه‌ها بهانه می‌شود و در برخی مواقع هم تیر بهانه‌جویی‌ها به سمت کمبود نیروی متخصص نشانه می‌رود. ولی بی‌تردید این مشکلات در اغلب مدارس کشور برای زنگ ورزش وجود دارد، اما نباید این نارسایی‌ها را قربانی سلامتی و تندرستی بچه‌ها و آینده‌سازان ایران کنیم.

این روزها ورزش دانش‌آموزی و پرورش جسمانی بچه‌ها تنها روی کاغذ و در بخشنامه‌ها و اجباری کردن برخی رشته‌های ورزشی در دوره‌های ابتدایی و متوسطه خلاصه شده است. حال آنکه ورزش نبض هر جامعه‌ای است و کشورهای توسعه‌یافته به ورزش به‌ویژه در حوزه آموزشی (دانش‌آموزی و دانشجویی) اهمیت زیادی می‌دهند و از هزینه دراین‌باره نیز کوتاهی نمی‌کنند. ولی چند سالی است که ورزش دانش‌آموزی در مدارس کشورمان جدی گرفته نمی‌شود و مسئولان یا درک درستی از ماجرا نداشته یا به بیراهه رفته‌اند و در مجموع ورزش دانش‌آموزی همچنان در کما به سر می‌برد.

اجرای طرح‌های جدید و برنامه‌ریزی دقیق‌تر

سکینه محرابیان، مادر دو دانش‌آموز در مقطع دبیرستان و ابتدایی است. با او در جلوی مدرسه دخترش که در دوم ابتدایی تحصیل می‌کند، به گفت‌وگو می‌پردازم. از اینکه بچه‌ها در زنگ مدرسه باید در یک حیاط کوچک و نفس‌گیر والیبال بازی کنند یا برخی در گوشه حیاط و زیر آفتاب باید پینگ‌پنگ بازی کنند، خیلی ناراحت است. او ناراحتی بچه‌هایش را با نگرانی مادرانه درهم می‌آمیزد و می‌گوید: «مسئولان پارسال برای بچه‌های ما آموزش شنا گذاشته بودند ولی فقط ۳ جلسه برگزار شد و بعد به بهانه اینکه رفت‌وآمد سخت است، هوا سرد شده و مربی خوب آموزش نمی‌دهد و امکان خطر برای بچه‌ها وجود دارد، کلاس شنا تعطیل شد. این بی‌برنامگی ضررهای زیادی هم به دانش آموزان و هم به مدارس وارد می‌کند. بهتر است مسئولان قبل از اجرای هر برنامه و طرحی تمام جوانب آن را در نظر بگیرند».

بچه‌های بی‌تحرک و نرمش‌های سنگین

بچه‌ها اولین جلسه زنگ ورزش را باهم دور چرخیدن و دویدن دور حیاط آغاز کرده‌اند. دور آخر است. بچه‌ها خسته شده‌اند و نفس‌نفس‌زنان منتظرند تا با شمارش معلم نرمش را آغاز کنند. دانش آموزان سال دوم دبیرستان هستند ولی تعدادی از آن‌ها با اضافه‌وزن شدید مواجه‌اند، برخی قدشان نسبت به بقیه کوتاه‌تر است و تک‌وتوک بین بچه‌ها دانش‌آموزانی هستند که از نظر قد و وزن در حد استاندارد می‌باشند. معلم ورزش و البته کارشناس تربیت‌بدنی زیر تیغ آفتاب ایستاده و بچه‌ها روی خط سفید در یک زاویه ۹۰ درجه به صف ایستاده‌اند و حرکات نرمشی معلم را ناشیانه انجام می‌دهند؛ دست کشیده جلوی صورت، بالاتنه موازی با صورت سربالا، پا به عرض شانه باز و...

دانش آموزان به‌سختی و با زحمت دست‌ها را بالا و پایین می‌برند، برخی حرکات را اشتباه انجام می‌دهند، شکم‌های بزرگ مانع خم شدن بعضی از بچه‌ها می‌شود و تعدادی هم دور از چشم معلم فقط تکانی به خود می‌دهند و از زیر نرمش‌ها شانه خالی می‌کنند. گوشه ای به تماشا می‌ایستم، از یکی از دانش آموزان می‌پرسم ورزش سخت‌تر است یا فیزیک؟ می‌خندد و می‌گوید: «ورزش! خدایی‌اش این حرکات خیلی سخت است». آرمین عارفی دانش‌آموز سال دوم دبیرستان رشته ریاضی است که در دبیرستان نمونه دولتی شهید صدر درس می‌خواند. نظرش را در مورد زنگ ورزش می‌پرسم می‌گوید: «در مدرسه فقط فوتبال بازی می‌کنم این زمان خیلی کم است. ولی چون درس ما زیاد است باز هم این نرمش‌ها به سلامتی ما کمک می کنند».
به او می‌گویم بیرون از مدرسه هم ورزش می‌کنید؟ پاسخ او هم مثل بسیاری دیگر از دوستانش مثل جلالی، ربانی، بیات و محمدصادق، منفی است.

 تحرک دانش آموزان فقط در زنگ ورزش

متأسفانه بچه‌های ما عادت نکرده‌اند که در بیرون از مدرسه به ورزش خاصی بپردازند و فقط تعداد کمی از دانش آموزان هستند که به کلاس ورزش در خارج از ساعات درس می‌روند. پژمان سلطان خواه یکی از دانش‌آموزانی است که ۲ سال است به‌صورت حرفه‌ای به باشگاه فوتبال می‌رود و الآن هم در تیم مدرسه فوتبال بازی می‌کند. محمدامین ربانی هم به‌غیراز مدرسه، ماهی یک‌بار با بچه‌محل‌ها فوتبال بازی می‌کند و اغلب پای کامپیوتر می‌نشیند. امیرحسین ارجمندی هم دانش‌آموز دیگری است که سه-چهارماه است به باشگاه بدن‌سازی می‌رود. با نیما علاف زاده هم که (با هیکل نسبتاً درشت) توی دروازه ایستاده و مراقب است تا گلی وارد دروازه‌اش نشود در مورد حرکات نرمشی و دراز و نشست که توسط معلمش به او آموزش داده می‌شود صحبت می‌کنم. او این‌طور می‌گوید: «ورزش در مدرسه ما به‌صورت کاملاً تخصصی انجام می‌شود ولی انجام این تمرینات برای هیکل من سخت است».

نویسنده
Submitted by Anonymous (تایید نشده) on د., 10/21/2013 - 11:56